قوم گفتند این همه زرقست و مکر
کی خدا نایب کند از زید و بکر
هر رسول شاه باید جنس او
آب و گل کو خالق افلاک کو
مغز خر خوردیم تا ما چون شما
پشه را داریم همراز هما
کو هما کو پشه کو گل کو خدا
ز آفتاب چرخ چه بود ذره را
این چه نسبت این چه پیوندی بود
تاکه در عقل و دماغی در رود
< بخش ۱۲۴ - حکایت خرگو...
بخش ۱۲۲ - معجزه خواس... >