Logo




 

بخش ۱۹ - در آمدن ضریر در خانهٔ مصطفی علیه‌السلام و گریختن عایشه رضی الله عنها از پیش ضریر و گفتن رسول علیه‌السلام کی چه می‌گریزی او ترا نمی‌بیند و جواب دادن عایشه رضی الله عنها رسول را صلی الله علیه و سلم

اندر آمد پیش پیغمبر ضریر

کای نوابخش تنور هر خمیر

ای تو میر آب و من مستسقی ام

مستغاث المستغاث ای ساقی ام

چون در آمد آن ضریر از در شتاب

عایشه بگریخت بهر احتجاب

زانک واقف بود آن خاتون پاک

از غیوری رسول رشکناک

هر که زیباتر بود رشکش فزون

زانکه رشک از ناز خیزد یا بنون

گنده‌پیران شوی را قُمّا دهند

چونکه از زشتی و پیری آگه اند

چون جمال احمدی در هر دو کون

کی بدست ای فر یزدانیش عون

نازهای هر دو کون او را رسد

غیرت آن خورشید صدتو را رسد

که در افگندم به کیوان گوی را

در کشید ای اختران هَی روی را

در شعاع بی‌نظیرم لا شوید

ورنه پیش نور من رسوا شوید

از کرم من هر شبی غایب شوم

کی روم؟ الا نمایم که روم

تا شما بی من شبی خفاش‌وار

پر زنان پرید گرد این مطار

هم‌چو طاوسان پری عرضه کنید

باز مست و سرکش و معجب شوید

بنگرید آن پای خود را زشت‌ساز

هم‌چو چارق کو بود شمع ایاز

رو نمایم صبح بهر گوشمال

تا نگردید از منی ز اهل شمال

ترک آن کن که دراز است آن سخن

نهی کرده ست از درازی امر کن