حمایت از گنج نما
کلاسهای آموزش زبان فارسی
اپ اندروید گنج حضور
اپ آیفون گنج حضور
اینستاگرام
تماس با ما
صفحه اصلی
»
لیست شعرا
ابوسعید ابوالخیر
احمد شاملو
اسدی توسی
اقبال لاهوری
امیرخسرو دهلوی
انوری
اوحدی
باباافضل کاشانی
باباطاهر
بیدل دهلوی
جامی
حافظ
خاقانی
خلیلالله خلیلی
خواجوی کرمانی
خیام
رضیالدین آرتیمانی
رهی معیری
رودکی
سعدی
سلمان ساوجی
سنایی
سهراب سپهری
سیف فرغانی
شاطرعباس صبوحی
شاه نعمتالله ولی
شاهنامه گویا
شهریار
شیخ بهایی
شیخ محمود شبستری
صائب تبریزی
عبدالواسع جبلی
عبید زاکانی
عراقی
عرفی
عطار
فخرالدین اسعد گرگانی
فرخی سیستانی
فردوسی
فروغ فرخزاد
فروغی بسطامی
فیض کاشانی
قاآنی
محتشم کاشانی
مسعود سعد سلمان
ملا هادی سبزواری
ملکالشعرای بهار
منوچهری
مهستی گنجوی
مولوی
ناصرخسرو
نصرالله منشی
نظامی
نیما یوشیج
هاتف اصفهانی
هلالی جغتایی
وحشی
پروین اعتصامی
کسایی
قرآن کریم
جستجو برای :
تمامی شعرا
فقط در آثار حافظ
فقط در آثار خیام
فقط در آثار فردوسی
فقط در آثار مولوی
فقط در آثار نظامی
فقط در آثار سعدی
فقط در آثار پروین اعتصامی
فقط در آثار عطار
فقط در آثار سنایی
فقط در آثار وحشی
فقط در آثار رودکی
فقط در آثار ناصرخسرو
فقط در آثار منوچهری
فقط در آثار فرخی سیستانی
فقط در آثار خاقانی
فقط در آثار مسعود سعد سلمان
فقط در آثار انوری
فقط در آثار اوحدی
فقط در آثار خواجوی کرمانی
فقط در آثار عراقی
فقط در آثار صائب تبریزی
فقط در آثار شیخ محمود شبستری
فقط در آثار جامی
فقط در آثار هاتف اصفهانی
فقط در آثار ابوسعید ابوالخیر
فقط در آثار ملکالشعرای بهار
فقط در آثار باباطاهر
فقط در آثار محتشم کاشانی
فقط در آثار شیخ بهایی
فقط در آثار سیف فرغانی
فقط در آثار فروغی بسطامی
فقط در آثار عبید زاکانی
فقط در آثار امیرخسرو دهلوی
فقط در آثار شهریار
فقط در آثار عبدالواسع جبلی
فقط در آثار فخرالدین اسعد گرگانی
فقط در آثار فیض کاشانی
فقط در آثار سلمان ساوجی
فقط در آثار رهی معیری
فقط در آثار اقبال لاهوری
فقط در آثار بیدل دهلوی
فقط در آثار قاآنی
فقط در آثار کسایی
فقط در آثار عرفی
فقط در آثار رضیالدین آرتیمانی
فقط در آثار نیما یوشیج
فقط در آثار احمد شاملو
فقط در آثار سهراب سپهری
فقط در آثار فروغ فرخزاد
فقط در آثار ملا هادی سبزواری
فقط در آثار نصرالله منشی
فقط در آثار باباافضل کاشانی
فقط در آثار اسدی توسی
فقط در آثار خلیلالله خلیلی
فقط در آثار شاطرعباس صبوحی
فقط در آثار شاه نعمتالله ولی
فقط در آثار مهستی گنجوی
فقط در آثار هلالی جغتایی
فقط در آثار شاهنامه گویا
جستجو در آثار :
جستجوی عبارت
جستجو بر اساس تشبیه کلمات
نوع جستجو :
شمارهٔ ۱ : مرا شاه بالای خواجه نشانده است
شمارهٔ ۲ : نظام دولت بهرامیان رشید الدین
شمارهٔ ۳ - در شکایت و حکمت : همه کارم ز دور آسمانی
شمارهٔ ۴ - در شکر : من که خاقانیم به منت شاه
شمارهٔ ۵ - در حکمت و پند : خاقانیا به جاه مشو غره غمروار
شمارهٔ ۶ : کبوتر حرم آمد ز کعبهٔ سعدا
شمارهٔ ۷ : ای در برگزیده که غواص کردهای
شمارهٔ ۸ - در مدح : ضمانش کرد به صد سال عمر و مهر نهاد
شمارهٔ ۹ : خواجه یک هفته اضطرابی داشت
شمارهٔ ۱۰ - در نصیحت و پند : بترس از بد خلق خاقانیا
شمارهٔ ۱۱ : خاقانی ار به باره کشد دست بدتر است
شمارهٔ ۱۲ - در حسب حال خود : من که خاقانیم آزاد دلم
شمارهٔ ۱۳ : شروان به باغ خلد برین ماند از نعیم
شمارهٔ ۱۴ : من به ری عزم خراسان داشتم
شمارهٔ ۱۵ : گفتی از شاهان تو را دل فارغ است
شمارهٔ ۱۶ : ما غم کس نخوردهایم مگر
شمارهٔ ۱۷ : نظاره کنان به روی خوبت
شمارهٔ ۱۸ : چون شاه بازگشت ز ابخاز روز عید
شمارهٔ ۱۹ : ای در آبدار توانی ز پیچ و خم
شمارهٔ ۲۰ - در مدح منوچهر شروان شاه برای بستن سد باقلانی : قطب سپهر رفعت یعنی رکاب شاه
شمارهٔ ۲۱ : بشنو ای پیر پند خاقانی
شمارهٔ ۲۲ - در هجو شهر زوری : سیزده جنس نهاده است نبی
شمارهٔ ۲۳ : چون ز یاران رفته یاد آرم
شمارهٔ ۲۴ : خوش سواری است عمر خاقانی
شمارهٔ ۲۵ : زندگانی چو مال میراث است
شمارهٔ ۲۶ - در مرثیهٔ وحید الدین عموی خود : کو آنکه نقد او به ترازوی هفت چرخ
شمارهٔ ۲۷ : دروغ است آنکه گوید این که در سنگ
شمارهٔ ۲۸ - در مدح جمال الانام حسام الدین : دوش آن زمان که چشمهٔ زراب آسمان
شمارهٔ ۲۹ - در بیان دوستی و دشمنی خلق : دوست دشمن گشت و دشمن دوست شد خاقانیا
شمارهٔ ۳۰ - در مدح جلال الدین الخزاری : گفتم ای دل بهر دربان جلال
شمارهٔ ۳۱ - در نکوهش حسودان : خاقانیا ز دل سبکی سر گران مباش
شمارهٔ ۳۲ : خاقانیا چه مژده دهی کز سواد ملک
شمارهٔ ۳۳ : نه همت من به پایه راضی است
شمارهٔ ۳۴ - در هجو خواجه اسعد : خواجه اسعد چو می خورد پیوست
شمارهٔ ۳۵ : گیرم که دل درست ما نیست
شمارهٔ ۳۶ : حوری از کوفه به کوری ز عجم
شمارهٔ ۳۷ : چار چیز است خوش آمد دل خاقانی را
شمارهٔ ۳۸ : دوستکانی داد شاهم جام دریا شکل و من
شمارهٔ ۳۹ : به خدائی که در ره عدلش
شمارهٔ ۴۰ : زین اشارت که کرد خاقانی
شمارهٔ ۴۱ - در ذم بیهنران : گر نشستی ورای خاقانی
شمارهٔ ۴۲ : ای عماد الدین ای صدر زمان
شمارهٔ ۴۳ - در مدح نظام الملک قوام الدین : ایا نظام ممالک قوام روی زمین
شمارهٔ ۴۴ - در ذم غرور به مال : مشو خاقانیا مغرور دولت
شمارهٔ ۴۵ : گرچه خاقانی از اصحاب فروتر بنشست
شمارهٔ ۴۶ - در عزلت : شاکرم از عزلتی که فاقه و فقر است
شمارهٔ ۴۷ - در موعظه و نصیحت : هم چنین فرد باش خاقانی
شمارهٔ ۴۸ : من آن خاقانی دریا ضمیرم
شمارهٔ ۴۹ : قبلهٔ ابدال قلهٔ سبلان دان
شمارهٔ ۵۰ - در حکمت : ای فتی فتوی غدرت ندهم
شمارهٔ ۵۱ - در مدح صفوة الدین مادر اخستان : ای شاه بانوی ایران به هفت جد
شمارهٔ ۵۲ : تا به غربت فتاد خاقانی
شمارهٔ ۵۳ : دار عزلت گزید خاقانی
شمارهٔ ۵۴ : زیان تو در سود دانستن است
شمارهٔ ۵۵ : مرغکی را وقت کشتن میدوانید ابلهی
شمارهٔ ۵۶ - در مدح جمال الدین موصلی وزیر : خاقانی بلند سخن در جهان منم
شمارهٔ ۵۷ - در مرثیهٔ منوچهر شروان شاه : آب حیوان مجوی خاقانی
شمارهٔ ۵۸ - در حماسه : من که خاقانیم عزیز حقم
شمارهٔ ۵۹ - در وصول ده شتر از امیر الحاج : میر چون هفت بیت من خوانده است
شمارهٔ ۶۰ : به ماه چارده میماند آن بت
شمارهٔ ۶۱ - در علم و جهل : نسبت از علم گیر خاقانی
شمارهٔ ۶۲ : مرد مسافر حدیث خانه کو گوید
شمارهٔ ۶۳ : هر سال اگر غلام خاقان
شمارهٔ ۶۴ - فیلسوف اجل افضل الدین ساوی این قطعه را در آنوقت که خاقانی به رسالت سلطان ارسلان رفته بود بدو فرستاد : کسی که از پس احمد روا بود مرسل
شمارهٔ ۶۵ : گنج دانش توراست خاقانی
شمارهٔ ۶۶ : شکر انعام پادشا گفتن
شمارهٔ ۶۷ : وبالت نه از سر نهفتن درست
شمارهٔ ۶۸ - در طلب جایزه : صاحبا نو به نو تحیت من
شمارهٔ ۶۹ - در مدح نظام الملک قوام الدین : کسرای عهد بین که در ایوان نو نشست
شمارهٔ ۷۰ - در نکوهش مقلدان : خاقانی آن کسان که طریق تو میروند
شمارهٔ ۷۱ - در توصیف قصر صفوة الدین بانوی منوچهر شروان شاه : حبذا قصر شمسهٔ ملکات
شمارهٔ ۷۲ : خاقانیا قبول و رد از کردگار دان
شمارهٔ ۷۳ : خاقانیا چو آب رخت رفت در سال
شمارهٔ ۷۴ - در مدح پهلوان جهان : سلام من که رساند به پهلوان جهان
شمارهٔ ۷۵ - در صفت میر گشتاسب مطرب : نظیر سعد اکبر میرگشتاسب
شمارهٔ ۷۶ - در مدح شروان شاه : شاها معظما ملک الشرق خسروا
شمارهٔ ۷۷ - در استغناء طبع خویش : نه معن زائده دانم نه حاتم طائی
شمارهٔ ۷۸ : خطی مجهول دیدم در مدینه
شمارهٔ ۷۹ - در نصیحت : خاقانیا به دولت ایام دل منه
شمارهٔ ۸۰ : خاقانی از حدیث زمانه زبان ببست
شمارهٔ ۸۱ : ده دهی باشد زر سخنم گرچه مرا
شمارهٔ ۸۲ - در شکر باری تعالی : ای همه نیستها به صنع تو هست
شمارهٔ ۸۳ : مهتر قالیان و نور مرند
شمارهٔ ۸۴ : من که خاقانیم ز هر دو جهان
شمارهٔ ۸۵ : دوستی داشتم به ری که به حسن
شمارهٔ ۸۶ - در بحث با معطل : دی جدل با معطلی کردم
شمارهٔ ۸۷ - در رثاء پسر خود رشید الدین و وفات دختر : دریغ میوهٔ عمرم رشید کز سر پای
شمارهٔ ۸۸ - در مدح شروان شاه : هان ای زمانه دولت شاه اخستان نگر
شمارهٔ ۸۹ : امن جستی مجوی خاقانی
شمارهٔ ۹۰ - در شکر : خاقانیا جوانی و امن و کفاف هست
شمارهٔ ۹۱ - در رثاء دختر خویش : پیش بین دختر نو آمد من
شمارهٔ ۹۲ - در بارهٔ فوت دختر خود : سرفکنده شدم چو دختر زاد
شمارهٔ ۹۳ : چو خاک سیه را دهی آب روشن
شمارهٔ ۹۴ : از پی شهوتی چه کاهی عمر
شمارهٔ ۹۵ : شب که مثال مه ذیالحجه دید
شمارهٔ ۹۶ : مرا اگر تو ندانی عطاردم داند
شمارهٔ ۹۷ - در مدح رکن الدین محمدبن عبد الرحمن طغان یزک : میر کشور گشای رکن الدین
شمارهٔ ۹۸ : مرد باید که چون هنر ورزد
شمارهٔ ۹۹ : از زمانه منال خاقانی
شمارهٔ ۱۰۰ : رای اقضی القضاة اگر خواهد
شمارهٔ ۱۰۱ - در مدح قاضی عمربن عبدالعزیز : اقضیالقضاة عمر عبد العزیز راست
شمارهٔ ۱۰۲ : من که خاقانیم حساب جهان
شمارهٔ ۱۰۳ - این قطعه را در واقعهٔ حبس خویش گفته : بهشت صدرا تا دولت تو در دربست
شمارهٔ ۱۰۴ - در دعای مادر : مادرم کرد وقت نزع، دعا
شمارهٔ ۱۰۵ - در حماسه : چون زمان، عهد سنائی درنوشت
شمارهٔ ۱۰۶ - در بارهٔ رشید الدین وطواط : نیک بد رائی با خلق جهان
شمارهٔ ۱۰۷ - در مرثیه : از افق ملکت ار ستاره فرو شد
شمارهٔ ۱۰۸ - در مدح مجاهد الدین نظام : مدار ملک جهان بر مجاهد الدین است
شمارهٔ ۱۰۹ : دل در طلبت چو بند گردد
شمارهٔ ۱۱۰ : زندگی خفتگی است خاقانی
شمارهٔ ۱۱۱ : خاقانی اگرچه راست پیوندی
شمارهٔ ۱۱۲ : سپید کار سیه دل سپهر سبز نمای
شمارهٔ ۱۱۳ : مبر ای خواجه آب خاقانی
شمارهٔ ۱۱۴ : خاقانی را مپرس کز غم
شمارهٔ ۱۱۵ - در مدح مجد الدین افتخار الاسلام : با آینهٔ ضمیر مخدوم
شمارهٔ ۱۱۶ : سر سخنان نغز خاقانی
شمارهٔ ۱۱۷ : دلت خاقانیا زخم فلک راست
شمارهٔ ۱۱۸ - در مدح منوچهر شروان شاه و شکایت اخستان شاه : در عجم کیست کو چو طفل عرب
شمارهٔ ۱۱۹ - در مرثیهٔ امام محمد یحیی : خاقانیا به سوک خراسان سیاه پوش
شمارهٔ ۱۲۰ : جفاست از تو جواب سؤال خاقانی
شمارهٔ ۱۲۱ - در هنگام زیارت مدینهٔ منوره گفته و در آن خاک نهفته است : ای شفیع صد هزار امت چو خاقانی به حشر
شمارهٔ ۱۲۲ : تو مار صورتی و همیشه شکرخوری
شمارهٔ ۱۲۳ : شکست این دلم نادرست اعتقادی
شمارهٔ ۱۲۴ - در مدح اقضی القضاة عز الدین بوعمران : امام ملت چارم که آسمان ششم
شمارهٔ ۱۲۵ - در استغنای طبع : شاخ دولت به نزد خاقانی
شمارهٔ ۱۲۶ : خاقانیا به بغداد اهل وفا چه جوئی
شمارهٔ ۱۲۷ - در مرثیهٔ امیر رشید الدین اسد شروانی : آه و دردا که شبیخون اجل
شمارهٔ ۱۲۸ - در مدح خاقان اعظم منوچهر شروان شاه : ولینعمتم کیست خاقان اعظم
شمارهٔ ۱۲۹ - در نکوهش زن : زخم بر دل رسید خاقانی
شمارهٔ ۱۳۰ : تا تو ناز فروتران نکشی
شمارهٔ ۱۳۱ : فتنه تا اندکی بود صعب است
شمارهٔ ۱۳۲ - در مرثیه امام ناصر الدین ابراهیم باکوئی : از مرگ براهیم که علامهٔ دین بود
شمارهٔ ۱۳۳ : سپهر مکارم صفی کز صفاتش
شمارهٔ ۱۳۴ : وفا جستن از خلق خاقانیا بس
شمارهٔ ۱۳۵ : نیت من نکوست در حق دوست
شمارهٔ ۱۳۶ - در مدح خاموشی : خاقانی ار زبان ز سخن بست حق اوست
شمارهٔ ۱۳۷ : پیشوای علما جامهٔ من
شمارهٔ ۱۳۸ - در مرثیهٔ عز الدین بوعمران : جهان را آه آه از دل برآمد
شمارهٔ ۱۳۹ : چه شد که بادیه بربود رنگ خاقانی
شمارهٔ ۱۴۰ - در مرثیهٔ امام ابو عمر و اسعد : خبر برآمد کان آفتاب شرع فرو شد
شمارهٔ ۱۴۱ : گر به شروانم اهل دل میماند
شمارهٔ ۱۴۲ : ای روح صفات اهرمن بند
شمارهٔ ۱۴۳ - در مدح مظفر الدین قزل ارسلان ایلدگز : ای تاجدار خسرو مغرب که شاه چرخ
شمارهٔ ۱۴۴ : خدای داند معنی میان نطفه نهادن
شمارهٔ ۱۴۵ : هرکه را غره کرد دولت نیز
شمارهٔ ۱۴۶ - در توصیف قلم و دوات خود : دوات من ز برون جدول و درون دریاست
شمارهٔ ۱۴۷ : منصب تدریس خون گوید از آنک
شمارهٔ ۱۴۸ - ایضا در مرثیهٔ امام محمد یحیی و خفه شدن او به دست غزان : های خاقانی تو را جای شکر ریز است و شکر
شمارهٔ ۱۴۹ - در مرثیهٔ خواجه ناصر الدین ابراهیم عارف گنجهای : خاقانیا عروس صفا را به دست فقر
شمارهٔ ۱۵۰ : اندرین هفت هشت نه صدیق
شمارهٔ ۱۵۱ - در هجو شهر زوری : شهر زوری گدا بود خاصه
شمارهٔ ۱۵۲ - در تقاضای ده شتر از امیر الحاج : ای که هر دم ز تبت خلقت
شمارهٔ ۱۵۳ : همه عیباند زنان و آن همه را
شمارهٔ ۱۵۴ : همه هم شهریان خاقانی
شمارهٔ ۱۵۵ : میسزد قبلهٔ خاقانی از آن
شمارهٔ ۱۵۶ : خاقانیا ز نان طلبی آب رخ مریز
شمارهٔ ۱۵۷ : شب نباشد که آه خاقانی
شمارهٔ ۱۵۸ : تا به ارمن رسیدهام بر من
شمارهٔ ۱۵۹ : هر که در قوم بردگ است امامش خوانند
شمارهٔ ۱۶۰ : چون گشایند اهل همت دست خود
شمارهٔ ۱۶۱ : دولت نو است و کار نو و کارکن نو است
شمارهٔ ۱۶۲ - در موعظه : از بدان نیک ترس خاقانی
شمارهٔ ۱۶۳ : چون به حد کوفه باز آیند حاج از بادیه
شمارهٔ ۱۶۴ : خاقانی اگرچه نیک اهلی
شمارهٔ ۱۶۵ : تارمویم به من نمود سپید
شمارهٔ ۱۶۶ : رشتهٔ کژ داشتی در سر مگر خاقانیا
شمارهٔ ۱۶۷ : جوی دل رفته دار خاقانی
شمارهٔ ۱۶۸ : یار مردم مار و کژدم دان کنون خاقانیا
شمارهٔ ۱۶۹ : دور کمال پانصد هجرت شناس و بس
شمارهٔ ۱۷۰ : بر اهل کرم لرز خاقانیا
شمارهٔ ۱۷۱ - در مرثیهٔ وحید الدین عم خود : خاک بر سر پاش خاقانی و در خون خسب از آنک
شمارهٔ ۱۷۲ - در مرثیهٔ وحید الدین عموی خود : رفت آنکه فیلسوف جهان بود و بر جهان
شمارهٔ ۱۷۳ : ز رهنمون بدی نیک ترس خاقانی
شمارهٔ ۱۷۴ : دست بر پای آز نه یک چند
شمارهٔ ۱۷۵ : ای شاه دو معنی را نامد به تو خاقانی
شمارهٔ ۱۷۶ : ای امیر امرای سخن و شاه سخا
شمارهٔ ۱۷۷ : فضل درد سر است خاقانی
شمارهٔ ۱۷۸ - در رثاء فرزند : وقت مردن رشید را گفتم
شمارهٔ ۱۷۹ : دور دور بدی است خاقانی
شمارهٔ ۱۸۰ : چون امیدم بریده نیست ز تو
شمارهٔ ۱۸۱ - در جواب هجوی که در بارهٔ او گفته بودند : شنودهای دم خاقانی از مدیح کسان
شمارهٔ ۱۸۲ : که گفت آنکه خاقانی سحرپیشه
شمارهٔ ۱۸۳ : آسمان داند که گاه نظم و نثر
شمارهٔ ۱۸۴ : خاقانیا ز عارضهٔ درد دل منال
شمارهٔ ۱۸۵ : روزی میان بادیه بر لشکر عجم
شمارهٔ ۱۸۶ - بالبدیهه در مدح ابوالهیجا خاقان اکبر منوچهر بن فریدون شروان شاه : سلاطین نژادا خلیفه پناها
شمارهٔ ۱۸۷ - در تولد دختر خود : یکی دو زایند آبستنان مادر طبع
شمارهٔ ۱۸۸ : خاقانیا به تقویت دوست دل مبند
شمارهٔ ۱۸۹ - در مرثیهٔ وحید الدین عموی خود : چون من خطر زدم به فراق از پی وحید
شمارهٔ ۱۹۰ - در مرثیهٔ صدر الدین : جهان پیمانه را ماند به عینه
شمارهٔ ۱۹۱ : نیست در ایام چیزی از وفا نایافتتر
شمارهٔ ۱۹۲ : علوی دوست باش خاقانی
شمارهٔ ۱۹۳ : عذر داری بنال خاقانی
شمارهٔ ۱۹۴ - در حق مادر خویش : ای ریزهٔ روزی تو بوده
شمارهٔ ۱۹۵ : خلیفه گوید خاقانیا دبیری کن
شمارهٔ ۱۹۶ : گر کهان مه شدند خاقانی
شمارهٔ ۱۹۷ : با در و دشت ساز خاقانی
شمارهٔ ۱۹۸ : هر که خر در خلاب شهوت راند
شمارهٔ ۱۹۹ : مهترا بلبل انسی پس از این
شمارهٔ ۲۰۰ : عیسی دورانم و این کور شد دجال من
شمارهٔ ۲۰۱ - در مذمت کیمیاگری و صنعت اکسیر : علم دین کیمیاست خاقانی
شمارهٔ ۲۰۲ - در تحسر مرگ رشید فرزند خود : ای خواجه حساب عمر برگیر
شمارهٔ ۲۰۳ : من خدمت تو کردم و تو حق شناس نه
شمارهٔ ۲۰۴ : منه غرامت خاقانیا نهاد فلک را
شمارهٔ ۲۰۵ - در رثاء جمال الدین ابوجعفر محمدبن علی بن منصور اصفهانی وزیر قطب الدین صاحب موصل : جمال صفاهان نظام دوم
شمارهٔ ۲۰۶ : هر کجا از خجندیان صدری است
شمارهٔ ۲۰۷ - در مرثیهٔ وحید الدین پسر عم خود : جان عطارد از تپش خاطر وحید
شمارهٔ ۲۰۸ : ریت حق ببر معتزلی
شمارهٔ ۲۰۹ : زین خام قلتبان پدری دارم
شمارهٔ ۲۱۰ - در مرثیهٔ اهل بیت خود : دل درد زده است از غم زنهار نگه دارش
شمارهٔ ۲۱۱ : هر کو در نقص دید در خود
شمارهٔ ۲۱۲ : جدلی فلسفی است خاقانی
شمارهٔ ۲۱۳ - خاقانی این قطعه را به جواب فیلسوف فرستاد : گنج فضائل افضل ساوی شناس و بس
شمارهٔ ۲۱۴ : ای خداوند بنده خاقانی
شمارهٔ ۲۱۵ : سفرهای و بر او چو سفرهٔ گل
شمارهٔ ۲۱۶ : من که خاقانیم نموداری
شمارهٔ ۲۱۷ : خاقانیا به سائل اگر یک درم دهی
شمارهٔ ۲۱۸ : به خدائی که کرد گردون را
شمارهٔ ۲۱۹ : چشم بر کار دوست دار چنان
شمارهٔ ۲۲۰ : روز عمر آمد به پیشین ای دریغ
شمارهٔ ۲۲۱ : تا به خط شط ارجیش درنگ است مرا
شمارهٔ ۲۲۲ : صدت فی بغداد ظبیا قد الف
شمارهٔ ۲۲۳ : باز به میدان ما فوج بلا بسته صف
شمارهٔ ۲۲۴ - در هجو رشید الدین وطواط : این گربه چشمک این سگک غوری غرک
شمارهٔ ۲۲۵ - در شکر عطای جاریه که پادشاه وقت به او کرده است : خسروا خاقانی عذرا سخن هندوی توست
شمارهٔ ۲۲۶ : همه درگاه خسروان دریاست
شمارهٔ ۲۲۷ : گه خرمی از غفلت و گه غمگنی از عقل
شمارهٔ ۲۲۸ - این قطعه را ارتجالا ساخته و به دار الخلافهٔ بغداد فرستاده است : چو آسمان ورق عهد مقتفی بنوشت
شمارهٔ ۲۲۹ : مال کم راحت است و افزون رنج
شمارهٔ ۲۳۰ - در هجو : ای شده ... چپ سلطان
شمارهٔ ۲۳۱ - در مدح تاج الدین : دو گهر دان پیمبری و کرم
شمارهٔ ۲۳۲ - این قطعه را در جواب قصیدهٔ رشید وطواط گفته است : ز گفتهٔ تو بجوشید طبع خاقانی
شمارهٔ ۲۳۳ : امشب من و اوحد و مید
شمارهٔ ۲۳۴ : بیش بیش است فضل خاقانی
شمارهٔ ۲۳۵ : در چنین علت ای طبیب مرا
شمارهٔ ۲۳۶ - در شکر ایادی شمس الدین رئیس : من که خاقانیم جفای وطن
شمارهٔ ۲۳۷ : خاقانیا به کعبه قسم یاد کن که من
شمارهٔ ۲۳۸ : غصهٔ دل گفت خاقانی که از ابناء جنس
شمارهٔ ۲۳۹ : هر خشک و تر که داشتم از غم بسوختم
شمارهٔ ۲۴۰ : به مجلس کو نزیل جود خویش است
شمارهٔ ۲۴۱ - در مدح اقضیالقضاة علی و آمدن به عیادت خاقانی : بخ بخ ار فاروق ثانی را کنم مدحت به جان
شمارهٔ ۲۴۲ : آرزو بود نعمتم لیکن
شمارهٔ ۲۴۳ - در مرثیهٔ رشید الدین فرزند خود : پسر داشتم چون بلند آفتابی
شمارهٔ ۲۴۴ : از عزیزان سال دل کردم
شمارهٔ ۲۴۵ - در مرثیهٔ جمال الدین اصفهانی وزیر صاحب موصل و وحید الدین عموی خود : جمال شاه سخا بود و بود تاج سرم
شمارهٔ ۲۴۶ : آه به من میرسد ز سختی و رنج
شمارهٔ ۲۴۷ - در مرثیهٔ عمدة الدین محمد بن اسعد از ائمهٔ شافعیه : در دهر سیه سپیدم افکند
شمارهٔ ۲۴۸ - در مرثیهٔ عمدة الدین : فرزند بمرد و مقتدا هم
شمارهٔ ۲۴۹ : برد بیرون مرا ز ظلمت شک
شمارهٔ ۲۵۰ : دلی داشتم وقتی، اکنون ندارم
شمارهٔ ۲۵۱ : غم عمری که شد چرا نخورم
شمارهٔ ۲۵۲ - در شکر ایادی و انعام رئیس شمس الدین والی ارجیش : رفیقا شناسی که من ز اهل شروان
شمارهٔ ۲۵۳ : نه سیل است طوفان نوح است ویحک
شمارهٔ ۲۵۴ : فلک خاک در میر است و من هم
شمارهٔ ۲۵۵ - در طیبت : من این دو لفظ مثل سازم از کلام عوام
شمارهٔ ۲۵۶ - در مرثیهٔ عماد الدین : با دلم چشم از نهان میگفت کز مرگ عماد
شمارهٔ ۲۵۷ : منم که یک رگ جانم هزار بازوی خون راند
شمارهٔ ۲۵۸ : چون جاه پدید آرد دشمن که بد اندیشد
شمارهٔ ۲۵۹ : خواجه بد گویدم معاذ الله
شمارهٔ ۲۶۰ : من که خاقانیم به هیچ بدی
شمارهٔ ۲۶۱ - در مرثیهٔ اهل بیت خود : بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم
شمارهٔ ۲۶۲ : هست او سیاه چرده و من هم سپید سر
شمارهٔ ۲۶۳ : آنچه افتاد چند بار مرا
شمارهٔ ۲۶۴ : به خدائی که در خدائی او
شمارهٔ ۲۶۵ : منکوب طبعم آوخ و منکوس طالعم
شمارهٔ ۲۶۶ - در شکر انعام رئیس شمس الدین : دی فرد و خفته بخت سوی ارمن آمدم
شمارهٔ ۲۶۷ : خاقانیا نجات مخواه و شفا مبین
شمارهٔ ۲۶۸ - در هجو رشید وطواط : این غر غرچه جغد دمن است
شمارهٔ ۲۶۹ : چشم خونین همه شب قامت شب پیمایم
شمارهٔ ۲۷۰ : خواجه بر من در نیک دربست
شمارهٔ ۲۷۱ : کو نزل عاشقان که منزل رسیدهایم
شمارهٔ ۲۷۲ : ز کام نهنگان برون آمدیم
شمارهٔ ۲۷۳ : وقت آن است کز این دار فنا درگذریم
شمارهٔ ۲۷۴ : در دو عالم کار ما داریم کز غم فارغیم
شمارهٔ ۲۷۵ : ما حضرت عشق را ندیمیم
شمارهٔ ۲۷۶ - در موعظه : هر که را من به مهر خواندم دوست
شمارهٔ ۲۷۷ : بر اصفهان گذشتن من بود یک زمان
شمارهٔ ۲۷۸ - در مدح عز الدین ابو عمران : دبیران را منم استاد و میران را منم قدوه
شمارهٔ ۲۷۹ : یک روز بپرسید منوچهر ز سالار
شمارهٔ ۲۸۰ : ز آل غانم اگرچه نفعی نیست
شمارهٔ ۲۸۱ : از کمال توست خاقانی نه از نقصان که دهر
شمارهٔ ۲۸۲ : منم سرآمد دوران که طبع من داند
شمارهٔ ۲۸۳ : یارب ز حال محنت خاقانی آگهی
شمارهٔ ۲۸۴ : خیره کشا، بد کنشا، ظالما!
شمارهٔ ۲۸۵ : تا ز شروان دورم اعدا راست آسایش چنانک
شمارهٔ ۲۸۶ : شب رحیل چو کردم وداع شروان را
شمارهٔ ۲۸۷ : منم که همچو کمان دستمال ترکانم
شمارهٔ ۲۸۸ : کمین گشادن دهر و کمان کشیدن چرخ
شمارهٔ ۲۸۹ - در هجو : قسم تو ریاست از ریاست
شمارهٔ ۲۹۰ - در هجو رشید وطواط : خواجه موشی است زیر بر به کمین
شمارهٔ ۲۹۱ - در تعریض بر پندار رازی : زین کلک من که سحر طرازی است راستین
شمارهٔ ۲۹۲ : لوریی گفت مرا در عرفات
شمارهٔ ۲۹۳ : به نسبت از تو پیمبر بنازد ای سید
شمارهٔ ۲۹۴ - بالبدیهه در صفت خربزه : خوان خسرو فلک مثال و در او
شمارهٔ ۲۹۵ : ای پور ز خاقانی اگر پند پذیری
شمارهٔ ۲۹۶ : خواجه بر استر رومی خر مصری میدید
شمارهٔ ۲۹۷ : زری که نقد جوانی است گم شد از کف عمر
شمارهٔ ۲۹۸ - در مرثیهٔ فلکی شروانی : عطسهٔ سحر حلال من فلکی بود
شمارهٔ ۲۹۹ : آبم ببرد بخت، بس ای خفته بخت بخ
شمارهٔ ۳۰۰ : من که خاقانیم این مایه صفا یافتهام
شمارهٔ ۳۰۱ - در حسرت عمر گذشته : گنج عمری داشتی خاقانیا
شمارهٔ ۳۰۲ : دبیر ما به صفت روبه است گوا دم او
شمارهٔ ۳۰۳ - در هجو رشید وطواط : ای بلخیک سقط چه فرستی به شهر ما
شمارهٔ ۳۰۴ : دیده از کار جهان دربسته به
شمارهٔ ۳۰۵ - خاقانی برای دوستی اسب و این شعر را فرستاد : زهی عقد فرهنگیان را میانه
شمارهٔ ۳۰۶ : راز دارم مرا ز دست مده
شمارهٔ ۳۰۷ : بر در خواجه از تظلم خلق
شمارهٔ ۳۰۸ : زهر است مرا غذای هر روزه
شمارهٔ ۳۰۹ : هرچه امن و فراغت است و کفاف
شمارهٔ ۳۱۰ : ای چرخ لاجوردی بس بوالعجب نمائی
شمارهٔ ۳۱۱ : تو همه کاخ طرب سازی و خاقانی را
شمارهٔ ۳۱۲ : پسر، خاندان را بود خانهدار
شمارهٔ ۳۱۳ : نیک مردی کجاست خاقانی
شمارهٔ ۳۱۴ - در شکایت از روزگار : اهل دلی ز اهل روزگار نیابی
شمارهٔ ۳۱۵ : مدح کریمان کنم، چرا نکنم لیک
شمارهٔ ۳۱۶ : سر انگشت میرزد بیبی
شمارهٔ ۳۱۷ : گر به دل آزاد بودمی چه غمستی
شمارهٔ ۳۱۸ : کوهکن در عشق شیرین غیرتی گر داشتی
شمارهٔ ۳۱۹ : یک مشت خاکی ارچه دربند کاخ و کوخی
شمارهٔ ۳۲۰ : گفتی که سپاس کس مبر بیش
شمارهٔ ۳۲۱ - شکرانهٔ صلت اسپهبد کیالواشیر : ای جهان داوری که دوران را
شمارهٔ ۳۲۲ : ابر دستا ز بحر جود مرا
شمارهٔ ۳۲۳ : نیست در موکب جهان مردی
شمارهٔ ۳۲۴ : پاکا ملکا قد فلک را
شمارهٔ ۳۲۵ : طبع روشن داشت خاقانی حوادث تیره کرد
شمارهٔ ۳۲۶ : اگر معزی و جاحظ به روزگار منندی
شمارهٔ ۳۲۷ : گر دیده یک اهل دیده بودی
شمارهٔ ۳۲۸ - در مدح عز الدین امیر یوسف سپه سالار : چون یوسف سپهر چهارم ز چاه دی
شمارهٔ ۳۲۹ - در مدح علاء الدین اتسز شاه خوارزم : افاق زیر خاتم خوارزم شاهی است
شمارهٔ ۳۳۰ : کیست ز اهل زمانه خاقانی
شمارهٔ ۳۳۱ : رو که سوی راستی بسیج نداری
شمارهٔ ۳۳۲ - در جواب مردی سروده که عنصری را بر او ترجیح داده است : به تعریض گفتی که خاقانیا
شمارهٔ ۳۳۳ : صدرا تو را جلالت اسکندر است لیک
شمارهٔ ۳۳۴ - شعر قاضی تنوخی : رضیت بما قسم الله لی
شمارهٔ ۳۳۵ - در حماسه و مدح خود : شاعر مفلق منم، خوان معانی مراست
شمارهٔ ۳۳۶ : بس کن از سودای خوبان داشتن خاقانیا
شمارهٔ ۳۳۷ - در نکوهش بغداد : ای باغ داد و بیضهٔ بغداد مرحبا
شمارهٔ ۳۳۸ : دی شبانگه به غلط تا به لب دجله شدم
شمارهٔ ۳۳۹ : ای بزم تو فروخته رایات خرمی
شمارهٔ ۳۴۰ - در مرثیهٔ اسپهبد کیالواشیر : چراغ کیان کشته شد کاش من
شمارهٔ ۳۴۱ : خاقانیا! مسیح دما! زین خراس دهر
شمارهٔ ۳۴۲ : باور نکردمی که رسد کوه سوی کوه
شمارهٔ ۳۴۳ : گر از غم خلاصی طلب کردمی
شمارهٔ ۳۴۴ : عالمی بس دیو رای است ارنه من
شمارهٔ ۳۴۵ : اهل بایستی که جان افشاندمی
شمارهٔ ۳۴۶ - در مرثیهٔ اهل بیت خود : چشمهٔ خون ز دلم شیفتهتر کس را نی
شمارهٔ ۳۴۷ - در هجو رشید الدین وطواط : رشیدکا ز تهی مغزی و سبک خردی
شمارهٔ ۳۴۸ - در مرثیهٔ سلطان شرق : گویند کز تبی ملک الشرق درگذشت
شمارهٔ ۳۴۹ : صانعا شکر تو واجب شمرم
شمارهٔ ۳۵۰ : ز آب سخن بحر ارجیش را من
شمارهٔ ۳۵۱ - در هجو : اهل بغداد را زنان بینی
شمارهٔ ۳۵۲ : خاقانیا فرو خوان اسرار آفرینش
شمارهٔ ۳۵۳ - در ترک شهوترانی : آب شهوت مریز خاقانی
شمارهٔ ۳۵۴ : صبح کرم و وفا فرو شد
شمارهٔ ۳۵۵ : مرفق دهم به حضرت صاحب قصیدهای
شمارهٔ ۳۵۶ : می تا خط جام آر به رنگ لب دلجوی
شمارهٔ ۳۵۷ : خاقانیا ز خدمت شاهان کران طلب
شمارهٔ ۳۵۸ : خاقانی است بلبل عنقا سخن ولی
شمارهٔ ۳۵۹ : بس کن خاقانیا ز مدحت دونان
شمارهٔ ۳۶۰ - در هجو یکی از وزرای شروانشاه : ای ظلم تو مخرب ملک یزیدیان
شمارهٔ ۳۶۱ : نیست سالم دو ده ولی به سخن
شمارهٔ ۳۶۲ : سعد و نحس شب سپید و سیاه