حمایت از گنج نما
کلاسهای آموزش زبان فارسی
اپ اندروید گنج حضور
اپ آیفون گنج حضور
اینستاگرام
تماس با ما
صفحه اصلی
»
لیست شعرا
ابوسعید ابوالخیر
احمد شاملو
اسدی توسی
اقبال لاهوری
امیرخسرو دهلوی
انوری
اوحدی
باباافضل کاشانی
باباطاهر
بیدل دهلوی
جامی
حافظ
خاقانی
خلیلالله خلیلی
خواجوی کرمانی
خیام
رضیالدین آرتیمانی
رهی معیری
رودکی
سعدی
سلمان ساوجی
سنایی
سهراب سپهری
سیف فرغانی
شاطرعباس صبوحی
شاه نعمتالله ولی
شاهنامه گویا
شهریار
شیخ بهایی
شیخ محمود شبستری
صائب تبریزی
عبدالواسع جبلی
عبید زاکانی
عراقی
عرفی
عطار
فخرالدین اسعد گرگانی
فرخی سیستانی
فردوسی
فروغ فرخزاد
فروغی بسطامی
فیض کاشانی
قاآنی
محتشم کاشانی
مسعود سعد سلمان
ملا هادی سبزواری
ملکالشعرای بهار
منوچهری
مهستی گنجوی
مولوی
ناصرخسرو
نصرالله منشی
نظامی
نیما یوشیج
هاتف اصفهانی
هلالی جغتایی
وحشی
پروین اعتصامی
کسایی
قرآن کریم
جستجو برای :
تمامی شعرا
فقط در آثار حافظ
فقط در آثار خیام
فقط در آثار فردوسی
فقط در آثار مولوی
فقط در آثار نظامی
فقط در آثار سعدی
فقط در آثار پروین اعتصامی
فقط در آثار عطار
فقط در آثار سنایی
فقط در آثار وحشی
فقط در آثار رودکی
فقط در آثار ناصرخسرو
فقط در آثار منوچهری
فقط در آثار فرخی سیستانی
فقط در آثار خاقانی
فقط در آثار مسعود سعد سلمان
فقط در آثار انوری
فقط در آثار اوحدی
فقط در آثار خواجوی کرمانی
فقط در آثار عراقی
فقط در آثار صائب تبریزی
فقط در آثار شیخ محمود شبستری
فقط در آثار جامی
فقط در آثار هاتف اصفهانی
فقط در آثار ابوسعید ابوالخیر
فقط در آثار ملکالشعرای بهار
فقط در آثار باباطاهر
فقط در آثار محتشم کاشانی
فقط در آثار شیخ بهایی
فقط در آثار سیف فرغانی
فقط در آثار فروغی بسطامی
فقط در آثار عبید زاکانی
فقط در آثار امیرخسرو دهلوی
فقط در آثار شهریار
فقط در آثار عبدالواسع جبلی
فقط در آثار فخرالدین اسعد گرگانی
فقط در آثار فیض کاشانی
فقط در آثار سلمان ساوجی
فقط در آثار رهی معیری
فقط در آثار اقبال لاهوری
فقط در آثار بیدل دهلوی
فقط در آثار قاآنی
فقط در آثار کسایی
فقط در آثار عرفی
فقط در آثار رضیالدین آرتیمانی
فقط در آثار نیما یوشیج
فقط در آثار احمد شاملو
فقط در آثار سهراب سپهری
فقط در آثار فروغ فرخزاد
فقط در آثار ملا هادی سبزواری
فقط در آثار نصرالله منشی
فقط در آثار باباافضل کاشانی
فقط در آثار اسدی توسی
فقط در آثار خلیلالله خلیلی
فقط در آثار شاطرعباس صبوحی
فقط در آثار شاه نعمتالله ولی
فقط در آثار مهستی گنجوی
فقط در آثار هلالی جغتایی
فقط در آثار شاهنامه گویا
جستجو در آثار :
جستجوی عبارت
جستجو بر اساس تشبیه کلمات
نوع جستجو :
شمارهٔ ۱ - در تعریف علم و شان آن : دیدهٔ جان بوعلی سینا
شمارهٔ ۲ : انوری چون خدای راه نمود
شمارهٔ ۳ - موعظه در رفع امل : نزد طبیب عقل مبارک قدم شدم
شمارهٔ ۴ - فیالحکمة : نگر تا حلقهٔ اقبال ناممکن نجنبانی
شمارهٔ ۵ - حکیم به دنبال ناصرالدین به منصوریه رفت او رابه بزمگاه راه ندادند این قطعه را سروده بار خواست : ای خصم تو پست و قدر والا
شمارهٔ ۶ - در موعظه : هرکه سعی بد کند در حق خلق
شمارهٔ ۷ - در التماس شراب : ایا صدری که از روی بزرگی
شمارهٔ ۸ : سمند فخر دین فاخر ز فخرت مفتخر بادا
شمارهٔ ۹ - در تهدید : آفتاب سخا حمیدالدین
شمارهٔ ۱۰ - در معذرت صاحب : ای بر عقاب کرده تقدم ثواب را
شمارهٔ ۱۱ - عزل خواجه شهاب را خواهد : ای صدر نایبی به ولایت فرست زود
شمارهٔ ۱۲ - وقتی انوری را درد پایی عارض گشته و ناصرالدین طاهر به عیادت وی رفته در شکر آن و عذرخواهی این قطعه گفته است : این فلک پیش طالع نیکت
شمارهٔ ۱۳ - در شکایت زمانه : خطابی با فلک کردم که از راه جفا کشتی
شمارهٔ ۱۴ - در مذمت فرمانبرداری از زن : کرا عقل باشد زبر دست شهوت
شمارهٔ ۱۵ - صاحب را به داشتن دو فرزند به نام محمود و مسعود تهنیت گوید : چون بهاء الدین اعز را شاخ عزت بارور شد
شمارهٔ ۱۶ - در هزل گوید : گفت با خواجه یکی روز ازین خوش مردی
شمارهٔ ۱۷ - در مدح ملکالوزرا بدرالدین طوطی بکبن مسعودبن علی : طوطی ای آنکه ز انصاف تو هر نیمشبی
شمارهٔ ۱۸ - در هجا گوید : مینبینی که روزگار چه کرد
شمارهٔ ۱۹ - در شکایت گوید : به جای بادهٔ نابم تو سرکه دادی ناب
شمارهٔ ۲۰ - شراب خواهد : خدایگانا مهمان بنده بودستند
شمارهٔ ۲۱ - ایضا درخواست شراب کند : ایا دقیق نظر مهتری که گاه سخا
شمارهٔ ۲۲ - فیالهجا : گفته بودی که کاه و جو بدهم
شمارهٔ ۲۳ - در طلب شراب گوید : میر حیدر ایا که خیزد جود
شمارهٔ ۲۴ - ایضا شراب خواهد : من و نگار من امروز هر دو رگ زدهایم
شمارهٔ ۲۵ - مطایبه : دستار خوان بود ز دو گز کم به روستا
شمارهٔ ۲۶ - در شکایت زمان و حبس مجدالدین ابوالحسن عمرانی : گرچه در دور تو ای دریادل کان دستگاه
شمارهٔ ۲۷ - در قناعت و صبر گوید : ای بس که جهان جبهٔ درویش گرفته
شمارهٔ ۲۸ - در شکر و قناعت گوید : درین دو روزه توقف که بو که خود نبود
شمارهٔ ۲۹ - در مطایبه گوید : زهی نم کرمت در سخا بهارانگیز
شمارهٔ ۳۰ - در تعریف کتاب مقامات قاضی حمیدالدین : هر سخن کان نیست قرآن با حدیث مصطفی
شمارهٔ ۳۱ - صاحب ناصرالدین را مدح گوید : ای سرافرازی که از یک سعی تو
شمارهٔ ۳۲ - در مدح مجدالدین ابوطالب نعمه : گره عهد آسمان سست است
شمارهٔ ۳۳ - در شرح اشتیاق گوید : به خدایی که از میان دو حرف
شمارهٔ ۳۴ - در هجو صفی محمد تاریخی : صفی محمد تاریخی از خدای بترس
شمارهٔ ۳۵ - در شکایت دنیا : ربع مسکون آدمی را بود دیو و دد گرفت
شمارهٔ ۳۶ - در شکایت گوید و توقع تلطف کند : چون برگهای طوبی طبعم به نام تو
شمارهٔ ۳۷ - در مدح گوید : ای سروری که از گل دل قامت قلم
شمارهٔ ۳۸ - در مدح موئتمن سرخسی : رتبت و تمیکن صدر موئتمن
شمارهٔ ۳۹ - در محمدت صاحب ناصرالدین : قدر میخواست تا کار دو عالم
شمارهٔ ۴۰ - فیالحکمة : آن شنیدستی که روزی زیرکی با ابلهی
شمارهٔ ۴۱ - در مدح مجدالدین ابوطالب نعمه : آنکه بر سلطان گردون نور رایش غالبست
شمارهٔ ۴۲ : به خدایی که در ولایت غیب
شمارهٔ ۴۳ - شراب خواهد : ای کریمی که در عطا دادن
شمارهٔ ۴۴ - در هجا گوید : رای مجدالملک در ترتیب ملک
شمارهٔ ۴۵ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی و شکر نعمت او : از خواص سخای مجد کرم
شمارهٔ ۴۶ - بیگاه به حضرت رفت در عذر آن گوید : تو آن فرزانهٔ آزاد مردی
شمارهٔ ۴۷ - در طلب جو این قطعه فرموده : ای بزرگی که دین یزدان را
شمارهٔ ۴۸ : به خدایی که از کمان قضا
شمارهٔ ۴۹ - شراب خواهد : فریدالدین کاتب دام عزه
شمارهٔ ۵۰ - در شکایت دوری از بزم مخدوم : شاها بدان خدای که بر دست قدرتش
شمارهٔ ۵۱ - در آرزومندی : به خدایی که روز را دامن
شمارهٔ ۵۲ : به خدایی که با بزرگی او
شمارهٔ ۵۳ - قطعهٔ زیر را به خواجه اسحاق پدر خواندهٔ خود فرستاده : مرا مقصود فرزندان آدم
شمارهٔ ۵۴ - در حبس مجدالدین ابوالحسن عمرانی : آن شد که جهان لاف همی زد که من آنم
شمارهٔ ۵۵ - مطایبه : دوش در خواب من پیمبر را
شمارهٔ ۵۶ - از الب ارغون فرش و اسب و زین و خیمه خواسته : ایا خسروی کز پی جاه خویش
شمارهٔ ۵۷ - اظهار اشتیاق کند : به خدایی که در پرستش خویش
شمارهٔ ۵۸ - حساد او را به تهمتی منسوب کردند قسمیات در نفی تهمت و ذم شاعری و استغفار گوید : بدان خدای که در جست و جوی قدرت او
شمارهٔ ۵۹ : عاقلا از سر جهان برخیز
شمارهٔ ۶۰ - مطایبه در موفق سبعی : از آن سپس که به تعریض یک دوبارم رفت
شمارهٔ ۶۱ : به خدایی که در دوازده میل
شمارهٔ ۶۲ : گشتهام بینظیر تا که ترا
شمارهٔ ۶۳ - در مدح سلطان اعظم سنجر : دوش خوابی دیدهام گو نیک دیدی نیک باد
شمارهٔ ۶۴ - در مدح اقضیالقضاة قاضی حمیدالدین : قطعهٔ صدر اجل قاضی قضاة شرق و غرب
شمارهٔ ۶۵ - مطایبه : حاجبت رگ ز دست دانستم
شمارهٔ ۶۶ : تا مشقت ره طاعت نبرد هرگز گفت
شمارهٔ ۶۷ - در شکایت و طلب احسان از مخدوم : ای خداوندی کز غایت احسان و سخا
شمارهٔ ۶۸ - در هجا : شمس را چیزکی است بر گردن
شمارهٔ ۶۹ - در مرثیه : رئیس دولت و دین ای اسیر دست اجل
شمارهٔ ۷۰ - در نصیحت : اعتقادی درست دار چنانک
شمارهٔ ۷۱ - لغزیست که در طلب خربزه گفته : ای کریمی که در زمین امید
شمارهٔ ۷۲ - شراب خواهد : ای بزرگی که جود بحر محیط
شمارهٔ ۷۳ : با خرد گفتم که دستور جهان
شمارهٔ ۷۴ : تو کس خواجهای و هرکه چو تو
شمارهٔ ۷۵ - در حبس مجدالدین ابوالحسن عمرانی : بوالحسن ای کسی که در احسان
شمارهٔ ۷۶ - لطیفه : ای سروری که کوکبهٔ کبریات را
شمارهٔ ۷۷ - در حضرت مخدوم بار خواهد : ای به همت بر آفتابت دست
شمارهٔ ۷۸ : انوری را ز حرص خدمت تو
شمارهٔ ۷۹ - مطایبه : دی گفت به طنز نجم قوال
شمارهٔ ۸۰ - طلب امداد مهم خود کند : ای بزرگی که در بزرگی و جاه
شمارهٔ ۸۱ - در مدح منصور عامر : هر جمال و شرف که دارد ملک
شمارهٔ ۸۲ - ستایش بزم مخدوم کند : این مجلس خواجهٔ جهانست
شمارهٔ ۸۳ : به خدایی که بذل جان او را
شمارهٔ ۸۴ - در قناعت و آزادگی : آلودهٔ منت کسان کم شو
شمارهٔ ۸۵ - در مدح سعدالدین و کیفیت سقطه و حسب حال خود : ای سعد سپهر دین کجایی
شمارهٔ ۸۶ - در مدح صاحب جمالالدین محمد و شکایت از روزگار : کمال دین محمد محمد آنکه برای
شمارهٔ ۸۷ : بهشت را چه کنی عرضه بر قلندریان
شمارهٔ ۸۸ - حکیم در اواخر عمر از ملازمت دربار سلاطین احتراز مینموده، وقتی سلطان غور او را طلبید این قطعه را بدو فرستاد : کلبهای کاندرو به روز و به شب
شمارهٔ ۸۹ - ناصرالدین طاهر را درد دندان عارض گشته انوری این قطعه هنگام عیادت او گفته و در هر بیتالتزام لفظ دندان نموده است : ای به دندان دولت آمده خوش
شمارهٔ ۹۰ - امیر یوسف نام و عدهٔ عطایی کرده و وفا ننموده بود در تهدید او گفته است : میر یوسف سخن دراز مکش
شمارهٔ ۹۱ - در ندامت و شکایت : با آنکه چند سال بدیدم بتجربت
شمارهٔ ۹۲ - در مطایبه : در جهان چندان که گویی بیشمار
شمارهٔ ۹۳ - در موعظه و شکایت دهر : با یکی مردک کناس همی گفتم دی
شمارهٔ ۹۴ - لطیفه : صاحبا ماجرای دشمن تو
شمارهٔ ۹۵ - در طلب شراب و گوشت و مزه به طریق لغز گفته : مقلوب لفظ پارس به تصحیف از کفت
شمارهٔ ۹۶ - سکنجبین از کسی به طرز لغز خواسته : بفرستم ای امیر به تعجیل شربتی
شمارهٔ ۹۷ - در قناعت : به خدایی که معول به همه چیز بدوست
شمارهٔ ۹۸ - در مدح موئیدالدین مودودشاه : بازآمد آنکه دولت و دین در پناه اوست
شمارهٔ ۹۹ : بوطیب آنکه سرد و جفا گفت مر مرا
شمارهٔ ۱۰۰ : نیامدست مرا خویشتن دگر مردم
شمارهٔ ۱۰۱ : با فلک دوش به خلوت گلهای میکردم
شمارهٔ ۱۰۲ - مناظرهٔ بوتهٔ کدو با درخت چنار : نشنیدهای که زیر چناری کدو بنی
شمارهٔ ۱۰۳ - در مطایبه : نشوی سرور اندرین گیتی
شمارهٔ ۱۰۴ - در مذمت اصحاب دیوان : خسروا این چه حلم و خاموشیست
شمارهٔ ۱۰۵ - در فضیلت عقل و شرف انسان به خرد : برترین مایه مرد را عقلست
شمارهٔ ۱۰۶ - در شکایت زمانه و مفاخرت خود : عنصری گربه شعر می صله یافت
شمارهٔ ۱۰۷ - از یکی اکابر رنجیده بود حسب حال خود و نکوهش او گوید : ز مردمان مشمر خویش را به هیات و شکل
شمارهٔ ۱۰۸ - این قطعه را فتوحی گفت و به انوری بست و مردم بلخ بر حکیم متغیر شدند سوگندنامه در نفی آن گفت : چار شهرست خراسان را در چارطرف
شمارهٔ ۱۰۹ - در طلب شراب : ای سروری که چون تو به رادی سحاب نیست
شمارهٔ ۱۱۰ : کیمیایی ترا کنم تعلیم
شمارهٔ ۱۱۱ - در مذمت سواری : تو مرا گر پیادهام منکوه
شمارهٔ ۱۱۲ : نیست یک تن در همه روی زمین
شمارهٔ ۱۱۳ - در مذمت زن خواستن : به خدایی که بیارادت او
شمارهٔ ۱۱۴ - در مدح بهاء الدین علی : بهاء الدین علی کز چرخ جودش
شمارهٔ ۱۱۵ - در طلب شراب : ای جوانمردی که هرگز چرخ پیر
شمارهٔ ۱۱۶ - مطایبه : هر کرا ریدنی بگیرد سخت
شمارهٔ ۱۱۷ - در مرثیهٔ مودودشاه و بیوفایی جهان : جهان ز رفتن مودود شه موئید دین
شمارهٔ ۱۱۸ : شکلی نهادهاند حکیمان روزگار
شمارهٔ ۱۱۹ - در بی ثباتی جهان : جریدهایست نهاد سیه سپید جهان
شمارهٔ ۱۲۰ - در تاریخ فوت سلطان سنجر : چاشتگه در شهر مرو آن نامور فخر زمان
شمارهٔ ۱۲۱ - در اشتیاق : به خدایی که از صنایع او
شمارهٔ ۱۲۲ - مدح زینالدین عبدالله را گوید و حضور میزبان را خواهد : ای بزرگی کز آب و خاک چو تو
شمارهٔ ۱۲۳ - فیالحکمة والنصیحة : در حدود ری یکی دیوانه بود
شمارهٔ ۱۲۴ - در مذمت کسی : سراجی ای ز مقیمان حضرت ترمد
شمارهٔ ۱۲۵ - در مدح : مکرم مفصل سدیدالدین سپهر سروری
شمارهٔ ۱۲۶ : نیز مدح و غزل نخواهم گفت
شمارهٔ ۱۲۷ - در شکر : من به الماس طبع تا بزیم
شمارهٔ ۱۲۸ - در عذر مستی : خسروا گوهر ثنای ترا
شمارهٔ ۱۲۹ - مطایبه در عذر مستی : گفتی اجل شهاب موئید که آن فلان
شمارهٔ ۱۳۰ - ایضاله : ای ز جانم عزیزتر خاکی
شمارهٔ ۱۳۱ - صفیالدین موفق هیزمی به انوری وعده کرد و حکیم غلام خود را به طلب آن فرستاد چون به وعده وفا نکرد این قطعه در هجو او گفت : صفیالدین موفق را چو بینی
شمارهٔ ۱۳۲ - در هجو خواجه صلاح نامی : گفتم آن تو نیست خواجه صلاح
شمارهٔ ۱۳۳ - در قناعت و شکایت از روزگار : خسروا روزی ز عمرم گر سپهر افزون کند
شمارهٔ ۱۳۴ : ای خواجه رسیدست بلندیت به جایی
شمارهٔ ۱۳۵ - در مدح قاضی حمیدالدین : ای به تو مخصوص اعجاز سخن
شمارهٔ ۱۳۶ - در مدح صاحب ناصرالدین طاهر : صاحبا رای رفیعت که به معیار خرد
شمارهٔ ۱۳۷ : هزار مدح شکر طعم وصف تو گفتم
شمارهٔ ۱۳۸ - در شکایت : اندرین عصر هرکه شعر برد
شمارهٔ ۱۳۹ - از کسی یخ خواهد : ای خداوندی که هر کز خدمتت گردن کشید
شمارهٔ ۱۴۰ - صاحب ناصرالدین دارو خورده بود او را تهنیت گفته : ای ملک پادشه شده ثابتقدم به تو
شمارهٔ ۱۴۱ - مخدوم حکیم را در سرای خاص جای داد در شکر آن گوید : ای مقر عز تو از خرمی دارالقرار
شمارهٔ ۱۴۲ - در تهنیت دارو خوردن مجدالدین : مجد دین ای جهان جود و کرم
شمارهٔ ۱۴۳ - ایضا در تهنیت دارو خوردن مجدالدین : ای زمان فرع زندگانی تو
شمارهٔ ۱۴۴ - در مدح ملک نصرةالدین : مبشر آمد و اخبار فتح ختلان داد
شمارهٔ ۱۴۵ - در هجا : آن خداوندی که سال و ماه را
شمارهٔ ۱۴۶ - در ذم طمع : مذلت از طمع خیزد همیشه
شمارهٔ ۱۴۷ : ای ریاحین ملک تازه به تو
شمارهٔ ۱۴۸ - عمادالدین پیروزشاه وقتی به خانهٔ حکیم به عیادت آمده بود انوری در شکر آن گفته : ای خداوندی که بنای جهان یعنی خدای
شمارهٔ ۱۴۹ - در جواب مکتوب عمادالدین پیروزشاه : مثال عالی دستور چون به بنده رسید
شمارهٔ ۱۵۰ : اگر بخت یاری دهد چون منی را
شمارهٔ ۱۵۱ : اگر عالم سراسر ظلم گیرد
شمارهٔ ۱۵۲ - در عذر : تو آن کریمی کز التفات خاطر تو
شمارهٔ ۱۵۳ - در مفارقت دوستی : به خدایی که از شب تیره
شمارهٔ ۱۵۴ - در مذمت خزانهدار سلطان گفته و چون با هر گنجی ماریست تعبیر از خزانهدار به حیه کرده است : ای شاه جهان حیهٔ صندوق خزانت
شمارهٔ ۱۵۵ - در مدح ترکان خاتون : طاعت پادشاه وقت به وقت
شمارهٔ ۱۵۶ : خدایگانرا از چشم زخم ملک چه باک
شمارهٔ ۱۵۷ - شراب خواهد : ای جهانی پر از مکارم تو
شمارهٔ ۱۵۸ - در عذر تقصیر خدمت : اگر در خدمتت تقصیر کردم
شمارهٔ ۱۵۹ - در مدح نظامالملک بدرالدولة والدین خاصبک طوطیبن مسعود : درخت دولت شاه عجم سر بر فلک دارد
شمارهٔ ۱۶۰ - در شکایت دهر : جور یکسر جهان چنان بگرفت
شمارهٔ ۱۶۱ - سید مجدالدین بوطالب نعمه را گوید : ای زتو بنهاده کلاه منی
شمارهٔ ۱۶۲ - کتاب و کلاهی نزد بزرگی داشت در تقاضای آن گوید : به کلاهی بزرگ کرد مرا
شمارهٔ ۱۶۳ - خواجه شمس انوری را پوستینی وعده کرده و در فرستادن آن تاخیر نموده بود این قطعه در تهدید وی گفته : شمس بی نور و خواجهٔ بیاصل
شمارهٔ ۱۶۴ - در تجدید لقب موئیدالدین مودودشاه : ای برادر نسل آدم را خدی از روی لطف
شمارهٔ ۱۶۵ - در هجا : میر طغرل بمرد و من گفتم
شمارهٔ ۱۶۶ : به خدایی که کوه و دریا را
شمارهٔ ۱۶۷ - در وعظ : شادمانی گزین و نیک خویی
شمارهٔ ۱۶۸ - در حق سنقر خاص گوید : تابش رای سایهٔ یزدان
شمارهٔ ۱۶۹ : به خدایی که آب حکمت او
شمارهٔ ۱۷۰ : به خدایی که درسپهر بلند
شمارهٔ ۱۷۱ : مرکب من که دادهٔ شه بود
شمارهٔ ۱۷۲ - در مدح پیروز شاه : آنکه او دست و دلت را سبب روزی کرد
شمارهٔ ۱۷۳ - در نصیحت : در جهان با مردمان دانی که چون باید گذاشت
شمارهٔ ۱۷۴ - شبی در حال مستی از بامی درافتاد این قطعه را گفت : گرچه شب سقطهٔ من هر که دید
شمارهٔ ۱۷۵ - در هجو : قلتبانی هم به خواهر هم بزن
شمارهٔ ۱۷۶ - مطایبه : جهان گر مضطرب شد گو همی شو
شمارهٔ ۱۷۷ - در صفت کسب کمال ومذمت ابناء عصر : هر که به ورزیدن کمال نهد روی
شمارهٔ ۱۷۸ - در مدح ملکالشرق علاء الدین محمد امیر کوه : امیرالجبال آنکه با جاه جودش
شمارهٔ ۱۷۹ - درشکایت دهر : کی بود کین سپهر حادثه زای
شمارهٔ ۱۸۰ : به خدایی که وصف بی چونش
شمارهٔ ۱۸۱ - طبیبی را ذم کند : مقبلی آنکه روز و شب ادبار
شمارهٔ ۱۸۲ - در حکمت و موعظه : روز را رایگان ز دست مده
شمارهٔ ۱۸۳ - در هجا : گر اندک صلتی بخشد امیرت
شمارهٔ ۱۸۴ : شعر تر و خوب بنده گوید
شمارهٔ ۱۸۵ : به خدایی که بیشناس مقیم
شمارهٔ ۱۸۶ : غلام توام چون غلامت نباشد
شمارهٔ ۱۸۷ - در حبس مجدالدین ابوالحسن : مدت عالم به آخر میرسد بیهیچ شک
شمارهٔ ۱۸۸ : دعاگو اسبکی دارد که هر روز
شمارهٔ ۱۸۹ : خداوندا رهی را شاهدی هست
شمارهٔ ۱۹۰ - در طلب احسان : گفتم چو لطف بار خدایم قبول کرد
شمارهٔ ۱۹۱ - در طلب کاغذ گوید : ای خداوندی که درمعراج قدر و منزلت
شمارهٔ ۱۹۲ - در علو همت خود گوید : من واین نفس که با قحبهٔ رعنای جهان
شمارهٔ ۱۹۳ - قاضی حمیدالدین از انوری سوئال کند : اوحدالدین که در سؤال و جواب
شمارهٔ ۱۹۴ - انوری در جواب قاضی گوید : افتخار جهان حمیدالدین
شمارهٔ ۱۹۵ - سلطان سنجر انوری را به مجلس خود خوانده بود در شکر آن گفته : انوری را خدایگان جهان
شمارهٔ ۱۹۶ - مدح شهابالدین ابوالفتح کند و اجازهٔ دخول به مجلس او خواهد : ای آنکه لقب تاش ثاقب تو
شمارهٔ ۱۹۷ - در تقاضای راتبه : خداوندا تو میدانی که بنده
شمارهٔ ۱۹۸ - مدح قاضی حمیدالدین : با جلال تو ای حمیدالدین
شمارهٔ ۱۹۹ : بسا سخن که مرا بود وان نگفته بماند
شمارهٔ ۲۰۰ - شکایت از دهر : جفای گنبد گردان به پایهای برسید
شمارهٔ ۲۰۱ - مطایبه : آن بزرگانی که در خاک خراسان خفتهاند
شمارهٔ ۲۰۲ : ایمنی را و تندرستی را
شمارهٔ ۲۰۳ - در التماس برات انعام گوید که خبر آن بدو رسید و برات نرسیده بود : ای خداوندی که بر درگاه جاهت بندهوار
شمارهٔ ۲۰۴ - در عارضهٔ خاتون عصمةالدین رضیةالملوک : گر خداوند عصمةالدین را
شمارهٔ ۲۰۵ - در هجای بخیلی گفته : ممسکی جست مر مرا در بلخ
شمارهٔ ۲۰۶ - در تقصیر ملاقات یاران به یکدیگر گوید : کهتر و مهتر و وضیع و شریف
شمارهٔ ۲۰۷ - شراب خواهد : سرورا از می سخاوت تو
شمارهٔ ۲۰۸ - لغز : یکی و پنج و سی وز بیست نیمی
شمارهٔ ۲۰۹ - در مدیح : صاحبا دین و ملک بیتو مباد
شمارهٔ ۲۱۰ : دوستی در سمر کتابی داشت
شمارهٔ ۲۱۱ - شراب خواهد : پنج قالاشیم در بیغولهای
شمارهٔ ۲۱۲ : بیخ دو غماز برانداختند
شمارهٔ ۲۱۳ - در وصل سرای مجدالدین ابوالحسن : ای نمودار آفتاب بلند
شمارهٔ ۲۱۴ : به خدایی که دست قدرت او
شمارهٔ ۲۱۵ - در تهنیت منصب گوید : احکام دین چو از شرفالدین شرف گرفت
شمارهٔ ۲۱۶ - در مدح : ای کریمی که رای همت تو
شمارهٔ ۲۱۷ - درخواست روشنایی کند : گنبد پیروزه گون بااختران سیم رنگ
شمارهٔ ۲۱۸ - ممدوح برای حکیم خلعتی فرستاده در شکر آن گوید : ای خداوندی که از دریای دستت روزگار
شمارهٔ ۲۱۹ : دوستی گفت صبر کن ایراک
شمارهٔ ۲۲۰ - شکایت از فلک و مدح صاحب : به خدایی که قدر قدرت او
شمارهٔ ۲۲۱ - مخدوم به انوری جفتی موزه بخشید در شکر آن گوید : ای خداوندی که پیش لطف خاک پای تو
شمارهٔ ۲۲۲ - در هجا : ترا هجا نکند انوری معاذالله
شمارهٔ ۲۲۳ - در شکایت : کامل العصر نیک نیک بدان
شمارهٔ ۲۲۴ - در حبس مجدالذین ابوالحسن عمرانی : بافلک دی نیازمندی گفت
شمارهٔ ۲۲۵ - طلب ادرار و راتبه از مخدوم برای یک نفر از شاگردان خود کند : ای خداوندی که از روی تفاخر بندهوار
شمارهٔ ۲۲۶ - شراب خواهد : ای کریمی که از نوال کفت
شمارهٔ ۲۲۷ - ایضا طلب شراب کند : ای بزرگی که کلک وهمت تو
شمارهٔ ۲۲۸ - در هجا : پس دریده بریده پیشی چند
شمارهٔ ۲۲۹ : خدایگانا آنی که دوستدارانت
شمارهٔ ۲۳۰ - در تهدید و هجو قاضی هری : به خشک ریش گری در هری ندیدستی
شمارهٔ ۲۳۱ - در نکوهش فلک : آسمان آن بخیل بدفعلست
شمارهٔ ۲۳۲ : خسروا آب آسمان نشود
شمارهٔ ۲۳۳ - در مذمت زنان : زن چو میغست و مرد چون ماهست
شمارهٔ ۲۳۴ - در التماس موزه : تویی آن صدر که بر پایهٔ قدرت نرسد
شمارهٔ ۲۳۵ - در هجا : چه خیر باشد در خیل و لشکری که درو
شمارهٔ ۲۳۶ - در نکوهش روزگار : یک چند روزگار نه از راه مکرمت
شمارهٔ ۲۳۷ : کسی را که بد مست باشد، قفا
شمارهٔ ۲۳۸ - اجازت خواهد : ای شاه ز نقدها که باشد
شمارهٔ ۲۳۹ : هر که زی خویشتن گران آید
شمارهٔ ۲۴۰ : گفتم ترا مدیح دریغا مدیح من
شمارهٔ ۲۴۱ - در وصف بنا و مدح میر عمید : کرد عالی بنای این مجدود
شمارهٔ ۲۴۲ - از کسی درخواست پنبه کند : زهی صاحب ملک پرور که گیتی
شمارهٔ ۲۴۳ - برای درآمدن به خانهٔ اکفی الکفاة بار خواهد : ای خداوندی که از ایام اگر خواهی بیابی
شمارهٔ ۲۴۴ - شراب خواهد : شاهدی دارم ای بزرگ چنانک
شمارهٔ ۲۴۵ - حضور دوستی را خواهد : جاییست نشسته چاکر تو
شمارهٔ ۲۴۶ - در تقاضای انعامی که حواله شد و نیافت فرماید : مفتی شرع کرم عاقلهٔ ملت جود
شمارهٔ ۲۴۷ - در قضا و قدر : خدای کار چو بر بندهای فرو بندد
شمارهٔ ۲۴۸ - حکیم رنجور بود و دوستی او را عیادت نکرد در شکایت و طلب حضور او گوید : ای بدیعالزمان بیا و ببین
شمارهٔ ۲۴۹ - اذن دخول به مجلس صاحب خواهد : ای خاک درت سرمه شده چشم ولی را
شمارهٔ ۲۵۰ - مخدوم به حکیم جام شرابی بخشیده در شکر آن و طلب شراب گوید : ای به جود و به قدر بر ز فلک
شمارهٔ ۲۵۱ - در هجو شخصی که به علی مهتاب مشهور بود : طبع مهتاب را دو خاصیت است
شمارهٔ ۲۵۲ - شراب خواهد : ای بزرگی که رای روشن تو
شمارهٔ ۲۵۳ : بر کار جهان دل منه ایرا که نشاید
شمارهٔ ۲۵۴ - در مرثیه : در مرثیهٔ موئیدالدین
شمارهٔ ۲۵۵ - در مفارقت : خدایگانا نزدیک شد که صبح ظفر
شمارهٔ ۲۵۶ : صاحبا سقطهٔ مبارک تو
شمارهٔ ۲۵۷ - فی الاشتیاق : به خدایی که دست قدرت او
شمارهٔ ۲۵۸ - در عذر : بنده گر درهنر عطارد نیست
شمارهٔ ۲۵۹ - در مذمت اهل سوق : روزی پسری با پدر خویش چنین گفت
شمارهٔ ۲۶۰ : اگر انوری خواهد از روزگار
شمارهٔ ۲۶۱ - اسب پیری را مذمت کند : خسرو از اصطبل معمورت که آن معمور باد
شمارهٔ ۲۶۲ : ای برادر پند من بشنو اگر خواهی صلاح
شمارهٔ ۲۶۳ - قبا از بزرگی خواسته : ای برقد تو راست قبای سخا و جود
شمارهٔ ۲۶۴ : با خار قناعت ار بسازی یکبار
شمارهٔ ۲۶۵ - مطایبه ملکشاه پدر سلطان سنجر با مرد اعرابی : حکایت است به فضل استماع فرمایند
شمارهٔ ۲۶۶ - در عذر تقصیر نرفتن پیش ممدوح : گر بنده به خدمتت نیامد
شمارهٔ ۲۶۷ : آ زاده گر کریم نیابد ورا چه عجب
شمارهٔ ۲۶۸ - از ممدوح التماس کفش به معما کرده است : ای مستفاد لطف تو اقبال آسمان
شمارهٔ ۲۶۹ : من و سه شاعر و شش درزی و چهار دبیر
شمارهٔ ۲۷۰ : با یکی مزاح و دو خنیاگر و سه تا حریف
شمارهٔ ۲۷۱ : دهر و افلاک و انجم و ارکان
شمارهٔ ۲۷۲ - در مدح بدرالدین الغ جاندار بک اینانج بلکا سنقر : خداوندا تو آنی کافرینش
شمارهٔ ۲۷۳ - قاضی هری مبتلا به مرض جرب شده و حکیم به عیادت او رفته و او از خانه بیرون نیامده و این قطعه را درهجو او گفته است : قاضی از من نصیحتی بشنو
شمارهٔ ۲۷۴ - مطایبه با باغبانی که ازو کدوی تر خواسته : بردم به کدوی تر بدو حاجت
شمارهٔ ۲۷۵ - شکایت از روزگار : اندرین دور بیکرانه که هست
شمارهٔ ۲۷۶ - نکتهٔ پسندیده : باده خوردن به ساتکینی در
شمارهٔ ۲۷۷ - در طلب شکر و عود : ای هنر از آتش تو بویا همچو عود
شمارهٔ ۲۷۸ - در موعظه : هر که تواند که فرشته شود
شمارهٔ ۲۷۹ - مطایبه : هر کس که جگر خورد و به خردی هنر آموخت
شمارهٔ ۲۸۰ - در اشتیاق : به خدایی که از مشیت او
شمارهٔ ۲۸۱ - در مرثیه : هرگز گمان مبر که کمالالزمان بمرد
شمارهٔ ۲۸۲ : اثر خشمش از نوش پدید آرد نیش
شمارهٔ ۲۸۳ - مطایبه : آزرده رفت مانا تاجالزمان ز ما
شمارهٔ ۲۸۴ : روزم از روز بهتر است اکنون
شمارهٔ ۲۸۵ : چهار چیز همی خواهم از خدای ترا
شمارهٔ ۲۸۶ - در هجا : دی از کسان خواجه بکردم یکی سؤال
شمارهٔ ۲۸۷ : صاحبا به هر رهی یک قدری می بفرست
شمارهٔ ۲۸۸ : خواهی که بهین کار جهان کار تو باشد
شمارهٔ ۲۸۹ - در تقاضا : ای به اقلیم کبریای تو در
شمارهٔ ۲۹۰ - در مدیح : ای خداوندی که کمتر بنده در فرمان تو
شمارهٔ ۲۹۱ : سر زلفت بجز دست تو حیفست
شمارهٔ ۲۹۲ - در هجو صلاح صالحی : تو در قوادگی ای سرخ کافر
شمارهٔ ۲۹۳ - در ذل سوئال : بودن اندر عذاب چون جرجیس
شمارهٔ ۲۹۴ - در نصیحت نفس : انوری بهر قبول عامه چند از ننگ شعر
شمارهٔ ۲۹۵ : شب سیاه به تاریکی ار نشینم به
شمارهٔ ۲۹۶ - درمرثیه : آن خواجه کز آستین رغبت
شمارهٔ ۲۹۷ - مطایبه به محبوب کند : شعرم به همه جهان رسیدست
شمارهٔ ۲۹۸ : ای کریمی که از سخاوت تو
شمارهٔ ۲۹۹ : دوش دور از تو ای مدبر عقل
شمارهٔ ۳۰۰ : به خدایی که کرد گردون را
شمارهٔ ۳۰۱ - از نجیبالدین کاتب سیاهی خواهد : اگر به رنج ندارد اجل نجیبالدین
شمارهٔ ۳۰۲ - امیر شجاعی شاعر در قدح انوری گفته : هر بلایی کز آسمان آید
شمارهٔ ۳۰۳ - حکیم در جواب شجاعی گوید : ای شجاعی کز تو بددلتر ندیدم در جهان
شمارهٔ ۳۰۴ - در مذمت شعرا : عادت طرح شعر آوردند
شمارهٔ ۳۰۵ - در عذر بدمستی خویش : ای فلک با کمال تو ناقص
شمارهٔ ۳۰۶ : ای فلک پیش قدر تو ناقص
شمارهٔ ۳۰۷ - در منع توزیع با جمالالدین مسعود گوید : ای به طالع چو نام خود مسعود
شمارهٔ ۳۰۸ - در شکایت از ممدوح خویش حمیدالدین : دراز گشت حدیث درازدستی ما
شمارهٔ ۳۰۹ - طلب وظیفه کند : ایا کان مروت صدر والا
شمارهٔ ۳۱۰ - در مذمت زنان : مار نون نکاح چو بزدت
شمارهٔ ۳۱۱ : جامهٔ ازرق همی پوشی و نزدیک تو نه
شمارهٔ ۳۱۲ - عزالدین نامی را ستایش کند : ای بزرگی که شد دل و رایت
شمارهٔ ۳۱۳ - در مطایبه : هرکه مخلوق را کند خدمت
شمارهٔ ۳۱۴ - تعریف شراب کند : غذای روح بود بادهٔ رحیقالحق
شمارهٔ ۳۱۵ - شراب خواهد : ای خواجهٔ مبارک بر بندگان شفیق
شمارهٔ ۳۱۶ - در هجو : نه نجیب از پی آن شد به فلک بر کورا
شمارهٔ ۳۱۷ - در شکایت : ایا رادی که اندر ناف آهو
شمارهٔ ۳۱۸ - در تمثیل : صاحبا از نیکخواه و بدسگالت یک مثال
شمارهٔ ۳۱۹ - در شکر : منعمی بر پیر دهقانی گذشت اندر دهی
شمارهٔ ۳۲۰ - در تعریف عمارت و مدح صاحب : ای نمودار ارتفاع فلک
شمارهٔ ۳۲۱ - در وصف کوشک و سرای مجدالدین ابوالحسن عمرانی : حبذا کارنامهٔ ارژنگ
شمارهٔ ۳۲۲ - قسم بر بیگناهی : مرگ از آن به که مرا از تو خجل باید بود
شمارهٔ ۳۲۳ - در مطایبه : گویند که در طوس گه شدت گرما
شمارهٔ ۳۲۴ - سخن کمالی را ستاید : شعرهای کمالی آن به سخن
شمارهٔ ۳۲۵ - در مطایبه : تا نشست خواجه در گلشن بود
شمارهٔ ۳۲۶ - در بیان حال خود : خاطری چون آتشم هست و زبانی همچو آب
شمارهٔ ۳۲۷ - التماس انعام : ای ترا آفتاب حاجب بار
شمارهٔ ۳۲۸ : تکلف میان دو آزاده مرد
شمارهٔ ۳۲۹ - ستایش ملکالشعرا ارشدالدین : هیچ دانی ارشدالدین کز کف و طبع تو دوش
شمارهٔ ۳۳۰ - الب ارغو یکی از ممدوحان حکیم را میل کشیدند در آن باب گفته است : شاها بدیدهای که دلم را خدای داد
شمارهٔ ۳۳۱ - از بزرگی درخواست کاغذ سپید کند : زندگانی مجلس سامی در اقبال تمام
شمارهٔ ۳۳۲ - در نقدی که یکی از امرا در مرثیهٔ سیدابوطالب نعمه بدو کرده بود گوید : به نظم مرثیهای در که چون ز موجب آن
شمارهٔ ۳۳۳ - قاضی حمیدالدین در مدح حکیم گفته و بدو فرستاده : اوحدالدین انوری ای من مرید طبع تو
شمارهٔ ۳۳۴ - انوری در جواب این قطعه گفته و او را ستوده است : به حمد و ثنا چون کنم رای نظمی
شمارهٔ ۳۳۵ - به شخصی تکلف فرماید : امیر زنگی چون بامداد باز آید
شمارهٔ ۳۳۶ - از دوستی سیم گرمابه خواهد : دوش در خواب دیو شهوت را
شمارهٔ ۳۳۷ - در تقاضا : شعری بسان دیبهٔ زربفت بافتم
شمارهٔ ۳۳۸ - در عذر غیبت از مجلس مخدوم : من بدعهد را چه میگویی
شمارهٔ ۳۳۹ - فیالاشتیاق : به خدایی که عقل کلی را
شمارهٔ ۳۴۰ : بجز تو در دو گیتی کس ندیدست
شمارهٔ ۳۴۱ - به مجلس صاحب بار خواهد : خداوندا به فر دولت تو
شمارهٔ ۳۴۲ : در آینه چون نگاه کردم
شمارهٔ ۳۴۳ - در اشتیاق دوستی و طلب مکاتبات ازو : ز روزگار به یک نامهٔ تو خرسندم
شمارهٔ ۳۴۴ - در شکایت : نرسد گرد سر فراز همی
شمارهٔ ۳۴۵ - در حسب حال و وارستگی خویش : امید و بیم دهد خلق را مسخر خویش
شمارهٔ ۳۴۶ - در طلب صاحب : اگر بیایی و من بنده را دهی تشریف
شمارهٔ ۳۴۷ - شکوه از روزگار : خدایگانا سالی مقیم بنشستم
شمارهٔ ۳۴۸ - در مدح تاج الدین ابوالمعالی محمد المستوفی گوید و عرق نسترن خواهد : ایا به عالم عهد از تو نوبهاروفا
شمارهٔ ۳۴۹ - در بیان هنرهای خود و جهل ابناء عصر : گرچه دربستم در مدح و غزل یکبارگی
شمارهٔ ۳۵۰ - در مطایبه : عقل صد مسهل به طبعم بیش دارد
شمارهٔ ۳۵۱ - کیسهای به حکیم وعده کردهاند آن را با کاردی طلب میکند : ای کمال زمان بیا و ببین
شمارهٔ ۳۵۲ - در شکایت : بزرگوارا دانی کز آفت نقرس
شمارهٔ ۳۵۳ - نکتهٔ موزون : جایی که من نشینم بیکار کی نشینم
شمارهٔ ۳۵۴ - در شکر تشریف : خدایگان وزیران و پادشاه صدور
شمارهٔ ۳۵۵ - وله ایضا : راحت چگونه یابم فضلست مانعم
شمارهٔ ۳۵۶ : مکوش تا بتوانی به جنگ و صلح گزین
شمارهٔ ۳۵۷ : شود زیادت شادی و غم شود نقصان
شمارهٔ ۳۵۸ : ای از برادر و پدر افزون دوبار صد
شمارهٔ ۳۵۹ - در افلاس و رنجوری خود : به خدایی که زنده و باقیست
شمارهٔ ۳۶۰ - در عذر : ای همه سیرت تو هنگ و ثبات
شمارهٔ ۳۶۱ : لنگ خواهی مرا روا باشد
شمارهٔ ۳۶۲ - التماس کفش کند : فخر دین یک التماسست از توام
شمارهٔ ۳۶۳ - در حسب حال : از سخنهای عذب شکر طعم
شمارهٔ ۳۶۴ - در نصیحت : غم به تکلف به سر من مبار
شمارهٔ ۳۶۵ - در اشتیاق : به خدایی که در موجودات
شمارهٔ ۳۶۶ - در عزلت و قناعت و جواب سائلی که از حکیم قصهٔ شعر گفتنش پرسید گوید : دی مرا عاشقکی گفت غزل میگویی
شمارهٔ ۳۶۷ : کارها را طلب مکن غایت
شمارهٔ ۳۶۸ : به خدایی که قائمست به ذات
شمارهٔ ۳۶۹ - در ریاضت خاطر : چون من به ره سخن فراز آیم
شمارهٔ ۳۷۰ - مذمت ممدوحی که وعدهٔ صله بدو داده و وفا نکرده : کردگارا مشته رندی ده جهان را خوش تراش
شمارهٔ ۳۷۱ - در مدح : ای غلامت چو شاد بخت فلک
شمارهٔ ۳۷۲ - در اشتیاق : خداوندا همی خواهم که از دل
شمارهٔ ۳۷۳ - از زبان پسران میرداد که یکی طوطی به یک ملقب به ناصرالدین و دیگر عضدالدین است گفته و آنها را ستایش کرده است : گیتی به سر سنان گشادیم
شمارهٔ ۳۷۴ - در تمثیل : خصم تو و قاعدهٔ ملک تو
شمارهٔ ۳۷۵ - معما : علم آصف گنج قارون صبر ایوب رسول
شمارهٔ ۳۷۶ - شراب خواهد : ای ز نور شرابخانهٔ تو
شمارهٔ ۳۷۷ - لغز به اسم سلطان سنجر و بیان آنکه عدد نام سنجر با پیغمبران مرسل یکیست : ای خردمند اگر گوش سوی من داری
شمارهٔ ۳۷۸ - در طلب عفو : بزرگا گر خطایی کرده آمد
شمارهٔ ۳۷۹ - مطایبه : چو غزنینی به محشر زنده گردد
شمارهٔ ۳۸۰ - در اظهار نیکنفسی خود گفته است : من توانم که نگویم بد کس در همه عمر
شمارهٔ ۳۸۱ - در غیبت پیروزشاه از بلخ و تهنیت قدوم او : احمد مرسل ز خاک مکه چون هجرت گزید
شمارهٔ ۳۸۲ - در شکایت اهل زمان : روبهی میدوید از غم جان
شمارهٔ ۳۸۳ - نصیحت : کم عیالی سعادتیست که مرد
شمارهٔ ۳۸۴ : روی بخت خواجه خرم همچو گل
شمارهٔ ۳۸۵ - در مرثیه : ای جهانت به مهر دل جویان
شمارهٔ ۳۸۶ - در قناعت : ما را برون ز حکمت یونانیان چو هست
شمارهٔ ۳۸۷ - در طلب شراب : خواجه اسفندیار میدانی
شمارهٔ ۳۸۸ - طلب پنبه و روغن کند : ایا خورشید و مه در پیش رایت تیره و تاری
شمارهٔ ۳۸۹ - نکتهٔ موزون : نشاید بهر آداب ندیمی
شمارهٔ ۳۹۰ - در علو همت و کمال نفس خود : سگ خشم و خر شهوت که زبونگیری نیست
شمارهٔ ۳۹۱ - پیراهن کتان سنبلی از فریدالدین کاتب خواهد : ای پایهٔ دانش از دلت عالی
شمارهٔ ۳۹۲ - در شکایت : من از تاثیر این گردنده گردون
شمارهٔ ۳۹۳ - از بزرگی مسحی و رانین خواهد : حسام دولت و دین ای خدای داده ترا
شمارهٔ ۳۹۴ - در مدح : ای جوان بخت پیر ملت و ملک
شمارهٔ ۳۹۵ - در مذمت دشمنان صاحب : چهار چیز ز ارکان بارگاه تو باد
شمارهٔ ۳۹۶ - فی اقتراح الذهب : ای فلک قدری که در انگشت قدر و همتت
شمارهٔ ۳۹۷ - زینالدین عبدالله از استر افتاده و حکیم به عیادت او نرفته بود این قطعه در عذر تقصیر خویش گفته : ای بزرگی که از شمایل و قدر
شمارهٔ ۳۹۸ - در مذمت افلاک : ای پسر تا به فلک ظن سخاوت نبری
شمارهٔ ۳۹۹ - در مدح سلطان ملکشاه ثانی : شادباش ای خسرو عادل عماد دین و داد
شمارهٔ ۴۰۰ - در مدیح : به خدایی که ذات لم یزلش
شمارهٔ ۴۰۱ : ز ابتدا کاندر آمدی به عمل
شمارهٔ ۴۰۲ : پارگکی کاه و نبیذم فرست
شمارهٔ ۴۰۳ - در جواب مکتوب دوستی : هست در دیدهٔ من خوبتر از روی سپید
شمارهٔ ۴۰۴ - در قناعت و خویشتنداری : ای به دریای عقل کرده شناه
شمارهٔ ۴۰۵ - مطایبه : چند مهتاب بر تو پیماید
شمارهٔ ۴۰۶ - در مذمت شاعری : شعر دور از تو حیض مردانست
شمارهٔ ۴۰۷ - سلطان سنجر را گوید : ای جهان را عدل تو آراسته
شمارهٔ ۴۰۸ - در ذم فتوحی شاعر : ای بر در بامداد پندار
شمارهٔ ۴۰۹ - شراب خواسته : یک دو منک می سه تن به چار جوانب
شمارهٔ ۴۱۰ : وزیر ملکپرور صدر دنیی
شمارهٔ ۴۱۱ - حضور دوستی خواهد : ای زمین را ز بهر خدمت تو
شمارهٔ ۴۱۲ - شراب خواهد : بار خدایا به فضل بندهٔ خود را
شمارهٔ ۴۱۳ - در طلب شراب : چاکر ز روی عجز سؤالی همی کند
شمارهٔ ۴۱۴ : شب تاریک و باد سرد و ابر تند و بارنده
شمارهٔ ۴۱۵ - در مرثیهٔ مجدالدین ابوالحسن عمرانی : هیچ میدانی که در گیتی ز مرگ بوالحسن
شمارهٔ ۴۱۶ - در مدح پادشاه زمان : ای خدایت به پادشاهی خلق
شمارهٔ ۴۱۷ - در طلب هیزم : ای ز دست تجاسر خادم
شمارهٔ ۴۱۸ : به نزدیک خواجه بدم چند روز
شمارهٔ ۴۱۹ - طلب قبا از مخدوم کند : شهاب دولت و دین ای کسی که هست مدام
شمارهٔ ۴۲۰ - در حسب حال خویش گوید : تو با من نسازی که از صحبت من
شمارهٔ ۴۲۱ - در طلب سرکه و آبکامه : ای حکم ترا قضای یزدان
شمارهٔ ۴۲۲ - در تهنیت تشریف : تو آن سپهر اثر صاحبی که پیک قدر
شمارهٔ ۴۲۳ - معما در مدح رشیدالدین : خرد دوش از من بپرسید و گفتا
شمارهٔ ۴۲۴ - شراب خواهد : ای بر سر سروران یگانه
شمارهٔ ۴۲۵ - لطیفه : مرا دی یاسمن پیغام دادست
شمارهٔ ۴۲۶ - از کریمالدین شراب خواهد : منم امروز و شاهدی زیبا
شمارهٔ ۴۲۷ - در نصیحت نفس خود : انوری شعر و حرص دانی چیست
شمارهٔ ۴۲۸ - از لالابک تقاضایی کند : ای جهان را دفین به دست تو در
شمارهٔ ۴۲۹ - شراب خواهد : ای رخ و فرزین نهاده چرخ را در حل و عقد
شمارهٔ ۴۳۰ - در طلب حضور دوستی گوید : ندارد مجلس ما بیتو نوری
شمارهٔ ۴۳۱ - در مدح و تهنیت : ای جهان را موسم آزادگی ایام تو
شمارهٔ ۴۳۲ - شراب خواهد : ای مقصد کشور چهارم
شمارهٔ ۴۳۳ - در طلب جو : ای ز قدر تو آسمان در گو
شمارهٔ ۴۳۴ - قطعهٔ زیر از حکیم شجاعی است که به انوری نوشته است : ای انوری تویی که به فضل و هنر سزند
شمارهٔ ۴۳۵ - انوری در جواب شجاعالدین خالد بلخی گفته و عذر تقصیر خواسته است : شجاعی ای خط و شعر تو دام و دانهٔ عقل
شمارهٔ ۴۳۶ - ستایش سرای مجدالدین ابوالحسن عمرانی : این همایون در فرخندهسرای
شمارهٔ ۴۳۷ - بزرگی به خانهٔ انوری رفت در تهنیت قدوم او گوید : مرحبا مرحبا درآی درآی
شمارهٔ ۴۳۸ : ای آنکه جویبار جهان از نهال جود
شمارهٔ ۴۳۹ : چنان زندگانی کن ای نیکرای
شمارهٔ ۴۴۰ : بر آفتاب حوادث بسوزم اولیتر
شمارهٔ ۴۴۱ - در قناعت : یارب بده مرا به دل نعمتی که بود
شمارهٔ ۴۴۲ : سرخس از جور بیآبی و آبی
شمارهٔ ۴۴۳ - غرض از این لغز ریواس است : آن چیست کز آن طبق همی تابد
شمارهٔ ۴۴۴ - در هجو کسی گفته : نکنم خواجه را به شعر هجا
شمارهٔ ۴۴۵ : شها چون پیل و فرزین شه پرستم
شمارهٔ ۴۴۶ - در هجو قاضی ناصح : آنکه سایهاش کس ندید از غایت ستر و صلاح
شمارهٔ ۴۴۷ - در وصف بزرگی و کرم صاحب ترمد : دی ز من پرسید معروفی ز معروفان بلخ
شمارهٔ ۴۴۸ - در مدح عصمةالدین : خداوند من عصمةالدین همیشه
شمارهٔ ۴۴۹ - در مدح امیر فخرالدین ابوالمفاخر آبی : ای به تدبیر قطب آن گردون
شمارهٔ ۴۵۰ : مرا سعد دین داد پیراهنی
شمارهٔ ۴۵۱ - در نصیحت و موعظه : عادت کن از جهان سه خصلت را
شمارهٔ ۴۵۲ : به خدایی که ذات بیچونش
شمارهٔ ۴۵۳ - روزی بدمستی کرده بود در عذر آن گوید : خداوند که داند خواست عذر لطف دوشینت
شمارهٔ ۴۵۴ - فیالموعظة : چهار چیزست آیین مردم هنری
شمارهٔ ۴۵۵ - در مدیح : آنی که گر بخواهی از اقبال و سروری
شمارهٔ ۴۵۶ - در شکایت و تقاضای الطاف صاحب : ای صاحبی که صدر وزارت ز جاه تو
شمارهٔ ۴۵۷ - در عذر قی کردن در مجلس شراب گفته : ای برادر گر مزاج از فضله خالی آمدی
شمارهٔ ۴۵۸ - در تقاضا : خداوندا همی دانم که چیزی نیست در دستت
شمارهٔ ۴۵۹ - در مذمت کسی گفته : ز جنس مردمان مشمار خود را
شمارهٔ ۴۶۰ - حسب حال : کسی که مدت سی سال شعر باطل گفت
شمارهٔ ۴۶۱ - در مدح فیروزشاه : ای رفته به فرخی و فیروزی
شمارهٔ ۴۶۲ - در هجا : خون خواجه کعبه است و نان او بیتالحرام
شمارهٔ ۴۶۳ : نه تو آنی که دی دل تو نبود
شمارهٔ ۴۶۴ - در تهنیت : ای خداوندی که بر روی زمین فرمان تو
شمارهٔ ۴۶۵ : صبر کن تا زمانه خو نشوی
شمارهٔ ۴۶۶ : ای سر از کبر بر فلک برده
شمارهٔ ۴۶۷ - شراب خواهد : ای کریمی که جرم هفت اختر
شمارهٔ ۴۶۸ - در تقاضا : خداوندا حریفان آمدستند
شمارهٔ ۴۶۹ - در ناخن گرفتن صاحب : سحرگاهی به نزد خواجه رفتم
شمارهٔ ۴۷۰ - قسمت در توبه و انابه : به خدایی که بازگشت بدوست
شمارهٔ ۴۷۱ - شکایت از زمانه : گر نیستی زمانه به جنگ و نبرد خلق
شمارهٔ ۴۷۲ - در هجو سیفالدین نامی گفته : تو ای سیف زنگ اجل چون نگیری
شمارهٔ ۴۷۳ - نصیحت : چون ترا روزگار داد به داد
شمارهٔ ۴۷۴ - معما : ای رای ملک شه معظم
شمارهٔ ۴۷۵ - در حسب حال : گویند که چیست حاصل تو
شمارهٔ ۴۷۶ - در موعظه : ای خواجه مکن تا بتوانی طلب علم
شمارهٔ ۴۷۷ - این قطعه در شکایت از ملکشاه و نظامالملک گفت و متغیر شدند و فتوحی آنرا جواب گفت : کار کار ملک و دوران دوران وزیر
شمارهٔ ۴۷۸ - فتوحی شاعر بفرمودهٔ شاه و وزیر جواب حکیم را گفت : انوری ای سخن تو به سخا ارزانی
شمارهٔ ۴۷۹ - در موعظه : پیشی ز هنر طلب نه از مال
شمارهٔ ۴۸۰ : هر آنگه که چون من نیایم نخوانی
شمارهٔ ۴۸۱ - ایضا در هجا : گمان مبر که ز بیعیبی عمادست آن
شمارهٔ ۴۸۲ - در شکایت : مرا پیام فرستی همی که پرسش تو
شمارهٔ ۴۸۳ - مطایبه : دوش مهمان خواجهای بودم
شمارهٔ ۴۸۴ - در شکایت : تو وزیری و منت مدحت گوی
شمارهٔ ۴۸۵ - صاحب به حکیم اسبی وعده کرد در تقاضای آن این قطعه را گفته : زهی نفاذ تو در سر کارهای ممالک
شمارهٔ ۴۸۶ - مدح سدید فقیهی : جهان را دلم گفت لطفی کن آخر
شمارهٔ ۴۸۷ - در ستایش سخن خود : بزرگوارا با آنکه معرضم ز سخن
شمارهٔ ۴۸۸ - در حکمت و موعظه : صفهای را نقش میکردند نقاشان چین
شمارهٔ ۴۸۹ - در قناعت و خویشتنداری : مرا دوستی گفت آخر کجایی
شمارهٔ ۴۹۰ - در هجا : در کف خشم و شهوت و خور و خواب
شمارهٔ ۴۹۱ - نصیحت : تو اگر شعر نگویی چه کنی خواجه حکیم