Logo




 

حکایت شمارهٔ ۳

 

عبد القادر گیلانی را رحمة الله علیه دیدند در حرم کعبه روی بر حصبا نهاده همی‌گفت ای خداوند ببخشای و گر هر آینه مستوجب عقوبتم در روز قیامتم نابینا بر انگیز تا در روی نیکان شرمسار نشوم

ای که هرگز فرامشت نکنم

هیچت از بنده یاد می‌آید