Logo








 

حکایت شمارهٔ ۸

 

یکی را از بزرگان به محفلی اندر همی‌ستودند و در اوصاف جمیلش مبالغه می‌کردند سر بر آورد و گفت من آنم که من دانم

 

طاوس را به نقش و نگاری که هست خلق

تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش