Logo








 

حکایت شمارهٔ ۱۰

یکی پرسید از آن گم کرده فرزند

که ای روشن گهر پیر خردمند

بگفت احوال ما برق جهانست

دمی پیدا و دیگر دم نهان است

گهی بر طارم علی نشینیم

گهی بر پشت پای خود نبینیم