نوا در ساز جان از زخمهٔ تو
چسان در جانی و از جان برونی
چراغم ، با تو سوزم بی تو میرم
تو ای بیچون من بی من چگونی
< نفس آشفته موجی از یم...
دل من در طلسم خود اس... >