سکندر رفت و شمشیر و علم رفت
خراج شهر و گنج کان و یم رفت
امم را از شهان پاینده تر دان
نمی بینی که ایران ماند و جم رفت
< ربودی دل ز چاک سینهٔ...
زمین خاک در میخانهٔ ... >