بحرف اندر نگیری لامکانرا
درون خود نگر این نکته پیداست
به تن جان آنچنان دارد نشیمن
که نتوان گفت اینجا نیست آنجاست
< بهر دل عشق رنگ تازه ...
رگ مسلم ز سوز من تپی... >