ندانم دل شهید جلوه کیست
نصیب او قرار یک نفس نیست
به صحرا بردمش افسرده تر گشت
کنار آب جوئی زار بگریست
< مپرس از کاروان جلوه ...
نگاهی داشتم بر جوهر ... >