نگیرد لاله و گل رنگ و بویم
درون سینه ام مرد آرزویم
غم پنهان بحرف اندر نگجند
اگر گنجد چه گویم با که گویم
< من اندر مشرق و مغرب ...
مرا در عصر بی سوز آف... >