یکی بنگرد فرنگی کج کلاهان
تو گوئی آفتابانند و ماهان
جوان ساده من گرم خون است
نگه دارش ازین کافر نگاهان
< بده دستی ز پا افتادگ...
ز شوق آموختم آن های ... >