جهان تا از عدم بیرون کشیدند
ضمیرش سرد و بی هنگامه دیدند
بغیر از جان ما سوزی کجا بود
ترا ازتش مافریدند
< جدائی شوق را روشن بص...
بگو ابلیس را از من پ... >