ز جانم نغمهء «الله هو» ریخت
چو کرد از رخت هستی چار سو ریخت
بگیر از دست من سازی که تارش
ز سوز زخمه چون اشکم فرو ریخت
< چو اشک اندر دل فطرت ...
قلندر جره باز سمانها... >