در دل را بروی کس نبستم
نه از خویشان نه از یاران گسستم
نشیمن ساختم در سینهٔ خویش
ته این چرخ گردان خوش نشستم
< درین گلشن ندارم ب و ...
فقیرم ساز و سامانم ن... >