ندانی تا نباشی محرم مرد
که دلها زنده گردد از دم مرد
نگهدارد زه و ناله خود را
که خود دار است چون مردان ، غم مرد
< نگاهیفرین جان در بدن...
کهن پروردهء این خاکد... >