پدر بگشاد الماس زبان را
بسفت آنگه گهرهای بیان را
پسر را گفت گر داری هدایت
همه عمرت تمامست این حکایت
< (۱) حکایت کیخسرو و ج...
المقالة الثانی عشر... >