ای هشت بهشت، یک نثارِ درِ تو
وی هفت سپهر، پرده دارِ درِ تو
رخ زرد و کبود جامه، خورشیدِ منیر
سرگشتهٔ ذرهٔ غبارِ درِتو
< شمارهٔ ۴
شمارهٔ ۲ >