ای دایرهٔ حکم تو سرگردانی
وی بادیهٔ قضای تو حیرانی
دست آلاید به خون من چون تو کسی
آخر تو توئی و من منم، میدانی
< شمارهٔ ۸۸
شمارهٔ ۸۶ >