دردا که جفای چرخ پیوسته بماند
وین جان نفس گسسته دل خسته بماند
از بس که فرو خورد زمین خون جگر
بنگر که زمین چون جگر بسته بماند
< شمارهٔ ۳۱
شمارهٔ ۲۹ >