زلف و رخِ تو که قصدِ جان دارندم
در هر نفسی کار به جان آرندم
از سایهٔ زلفِ تو رخت چون بینم
کز سایه به آفتاب نگذارندم
< شمارهٔ ۱۰
شمارهٔ ۸ >