تا تو به بلای عشق تن در ندهی
هرگز نرسی به وصل آن سروسهی
میسوز چو شمع و صبر میکن در سوز
آخر چو بسوزی برهی یانرهی
< شمارهٔ ۵۸
شمارهٔ ۵۶ >