Logo








 

در بیان صبر

تا شوی در روزگار از صابران

رو مکن از دیدن سختی گران

روی خود گر ترش سازی از بلا

خویش را از صابران مشمار هلا

در بلا وقتی که صابر نیستی

نزد اهل صدق شاکر نیستی

بی شکایت صبر تو باشد جمیل

با کسی کم کن شکایت ای خلیل

گر نباشد فخر از درویشیت

کی باهل فقر باشد خویشیت

گر همه جنبش بفرمان باشدت

حرمت از خدمت فراوان باشدت

بنده از خدمت بعقبی می‌رسد

لیکن از حرمت بمولی می‌رسد

حرمتت در خدمت آرام دلست

هر که خدمت کرد مرد مقبلست

گر نگردی ای پسر گرد خلاف

آنگهی زیبد ترا در صبر لاف

گر همی داری فرح را انتظار

در بلا نبود بصیرت هیچ کار