Logo








 

غزل شماره ۴۵

ای عشق نگویم که به جای خوشم انداز

یکبار دگر در تف آن آتشم انداز

آتش چه زنی بر دلم از نام جدائی

این حرف مگو با من و در آتشم انداز

بیماری خود داده به ما نرگس مستش

ای دیده ز پر کالهٔ دل مفرشم انداز

یا رب نپسندی که بخواهم ز تو چیزی

یا رب به کریمی خود از خواهشم انداز

از مغز سر خویش رضی شعله بر افروز

و اندر دل بی عزت خواری کشم انداز