تا از فروغ روی تو گل کامیاب شد
چون صبح داغ سینه ی من آفتاب شد
از حسن نیمرنگ تو، ای ساقی بهار
نظاره سیر مست گل ماهتاب شد
چون کشتی شکسته که از آب پر شود
ما را دل شکسته پر از خوناب شد
< غزل شمارهٔ ۱۱۵
غزل شمارهٔ ۱۱۳ >