ای که با من سر سخن داری
گفتگوی نو و کهن داری
ساعتی گوش هوش با من دار
مستمع باش گوش با من دار
گوش کن این فسانهٔ دیرین
چه بری نام خسرو و شیرین؟
بشنو از من حکایت غرا
چه دهی شرح وامق و عذرا؟
یاد گیر این حکایت موزون
چه بری نام لیلی و مجنون؟
بکر خلوتسرای فکرست این
فکر تهمت مکن که بکرست این
آمده در مقام جلوهگری
تا به عین رضا درو نگری
جز قبول نظر نمیخواهد
التفات دگر نمیخواهد
هرچه هست از سعادت نظرست
نظر اکسیر کیمیا اثرست
یا رب این تحفه را گرامی کن
یکی از نامهای نامی کن
تا ز صاحبدلی نظر یابد
شرف التفات در یابد