عشق آمد و عقل رخت بربست و برفت
آن عهد که بسته بود بشکست و برفت
چون دید که پادشه درآمد سرمست
بیچاره غلام زود برجست و برفت
< رباعی شمارهٔ ۶۴
رباعی شمارهٔ ۶۲ >