رفت آن که سری پر از خمارش دارم
چون جان دارم گهی که خوارش دارم
بر آمدنش چنان امیدم یارست
گوئی که هنوز در کنارش دارم
< رباعی شمارۀ ۱۲۵
رباعی شمارۀ ۱۲۳ >