Logo



 

نیاز

تا چند پیش ناز تو باید نیاز کرد

بر ناز خود بناز که نازت کشیدنی است

چشمت نظر ز لُطف به عاشق نمی‌کند

چون آهوی ختائی کارش رمیدنی است

از مشربت زلال لبست کام دل برآر

سرچشمۀ حیات زلالت چشیدنی است

خوشدل مرا نمای بد شنامت ای حبیب

چون حرف تلخ از لب شیرین شنیدنی است

بر نقد جان دو بوسه ز لعل تو خواستم

گرچه گرانبهاست ولیکن خریدنی است

مانع مشو ز لعل لبت بوسه خواستم

هر شکرین لبی نمکین شد چشیدنی است

جز من هر آنکه دست صبوحی بتو فکند

قطعش نما ز دوش که دستش بریدنی است

< رخ زیبا

        

پریزاد >