ای آن که شب و روز خدا می طلبی
کوری گرش از خویش جدا می طلبی
حق با تو به صد زبان همی گوید راز:
سر تا قدمت منم، که را می طلبی؟
< رباعی شمارهٔ ۱۶۰
رباعی شمارهٔ ۱۵۸ >