معشوقه دلم به آتش انباشت چو شمع
بر رویم زرد گل بسی کاشت چو شمع
تا روز به یک سوختنم داشت چو شمع
پس خیره مرا ز دور بگذاشت چو شمع
< رباعی شمارهٔ ۲۳۴
رباعی شمارهٔ ۲۳۲ >