گه یار شوی تو با ملامتگر من
گه بگریزی ز بیم خصم از بر من
بگذار مرا چو نیستی در خور من
تو مصلح و من رند نداری سر من
< رباعی شمارهٔ ۳۱۸
رباعی شمارهٔ ۳۱۶ >