خواستم از لعل او دو بوسه و گفتم
تربیتی کن به آب لطف خسی را
گفت یکی بس بود و گر دو ستانی
فتنه شود، آزمودهایم بسی را
عمر دوبارهست بوسهٔ من و هرگز
عمر دوباره ندادهاند کسی را
< قطعه شمارهٔ ۲