ندهم دل به دست تو ندهم
گر به تو دل دهم ز تو نرهم
کوی تو جایگاه فتنه شدهست
بر سر کوی تو قدم ننهم
دوستان از فراق تو شکهند
من همی از وصال تو شکهم
گر من لابه ساز چرب سخن
چه بسی لابهها به دل ندهم
سخت بسیار حیله باید کرد
تا ز دست تو سنگدل بجهم
قطعه شمارهٔ ۵ >