Logo




 

غزل شمارهٔ ۴۰۰

لاله رخا سمن برا سرو روان کیستی

سنگ‌دلا، ستم‌گرا، آفت جان کیستی

تیر قدی کمان کشی زهره رخی و مهوشی

جانت فدا که بس خوشی جان و جهان کیستی

از گل سرخ رسته‌ای نرگس دسته بسته‌ای

نرخ شکر شکسته‌ای پسته دهان کیستی

ای تو به دلبری سمر، شیفتهٔ رخت قمر

بسته به کوه بر کمر، موی میان کیستی

دام نهاده می‌روی مست ز باده می‌روی

مشت گشاده می‌روی سخت کمان کیستی

شهد و شکر لبان تو جمله جهان از آن تو

در عجبم به جان تو تاخود از آن کیستی