به خدایی که در ولایت غیب
عالم السر و الخفیاتست
که غمت شه رخم به اسب فراق
آن چنان زد که بیم شهماتست
< شمارهٔ ۴۳ - شراب خوا...
شمارهٔ ۴۱ - در مدح م... >