خداوندا همی دانم که چیزی نیست در دستت
گرم چیزی ندادستی بدین تقصیر معذوری
ولیکن گر کسی پرسد چه دادستت روا داری
که گویم عشوه اول روز و آخر روز دستوری
< شمارهٔ ۴۵۹ - در مذمت...
شمارهٔ ۴۵۷ - در عذر ... >