من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بارتن نتوانم
من بنده آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
< رباعی شمارهٔ ۱۳۳
رباعی شمارهٔ ۱۳۱ >