تا پای تو رنجه گشت و با درد بساخت
مسکین دل رنجور من از درد گداخت
گویا که ز روز گار دردی دارد
این درد که در پای تو خود را انداخت
< رباعی شمارهٔ ۳۹
رباعی شمارهٔ ۳۷ >