رخسارهات تازه گل گلشن روح
نازک بود آن قدر که هر شام و صبوح
نزدیک به دیده گر خیالش گذرد
از سایهٔ خار دیده گردد مجروح
< رباعی شمارهٔ ۱۸۴
رباعی شمارهٔ ۱۸۲ >