جانست و زبانست زبان دشمن جان
گر جانت بکارست نگهدار زبان
شیرین سخنی بگفت شاه صنمان
سر برگ درختست، زبان باد خزان
< رباعی شمارهٔ ۵۰۳
رباعی شمارهٔ ۵۰۱ >