پیوسته دلم ز جور خویشان، ریش است
وین جور و جفای خلق، از حد بیش است
بیگانه به بیگانه، ندارد کاری
خویش است که در پی شکست خویش است
< رباعی شمارهٔ ۲۳
رباعی شمارهٔ ۲۱ >