زلف تو کژ پیچ پیچ هرسر موی کژت
کژ بنشیند و لیک راست نگوید جواب
بستهٔ زلف تو گشت روی دل من سیاه
گور من آباد کرد خانهٔ چشمم خراب
چند به وهم و خیال از لب تو چاشنی
کام چه شیرین کند خوردن حلوا به خواب ؟
< گزیدهٔ غزل ۶۴
گزیدهٔ غزل ۶۲ >