میگدازد لبت از بوسه زدن
چه توان کرد از آن نمک است
چشم من بین ز خیال لب تو
که شب و روز میان نمک است
< گزیدهٔ غزل ۱۰۶
گزیدهٔ غزل ۱۰۴ >