Logo




 

گزیدهٔ غزل ۱۵۵

تقدیر که یک چند مرا از تو جدا داشت

از جان گله دارم که مرا زنده چرا داشت؟

اندوه جدایی ز کسی پرس که یک چند

دور فلک از صحبت یارانش جدا داشت

داغ دگر این است که از گریه بشستم

آن داغ که دامانت ز خون دل ما داشت