Logo




 

گزیدهٔ غزل ۱۸۲

نارسته می توان دید از زیر پوست خطت

چون نامه یی که کاتب سوی برون بخواند

ای دل سپاس دار که گردوست جور کرد

از بخت نامساعد من بود ازو نبود