Logo




 

گزیدهٔ غزل ۲۵۲

ز هجرش بس که در خود گم شدم آگاهیم نبود

که هر شب من کجا و او کجا و دل کجا باشد؟

لبانت آن‌چنان بوسم که جایم بر لبان آید

کنارت آن زمان گیرم که عمرم در میان باشد