گویم ببخش جان من او گویدم که نه
جان بخش من بس است همان گفتن نه اش
چون گل زرشک جامه درانم که تاچراست
در گرد کوی گشتن باد سحر گهش
< گزیدهٔ غزل ۴۰۷
گزیدهٔ غزل ۴۰۵ >