Logo




 

گزیدهٔ غزل ۴۱۳

رفت دل نیست روشنم حالش

برو ای جان تو هم بدنبالش

هر که بر حال عاشقان خندد

گریه‌ای واجبست بر حالش

من مسکین نه مرد درد توأم

کوه البرز و پشه حمالش !